شعر حجةالاسلام کتک میزند ایرج میرزا
در هجو شیخ فصل اللّهِ نوری
حُجَّةُالاسلام کتک میزند
بر سر و مغزت دَگَنک میزند
گر نرسد بر دَگَنک دستِ او
دست به نعلین و چُسَک میزند
این دو سه گر هیچ کدامش نشد
با حَنَک و تحتِ حَنَک میزند
تا نشوی پاره خبردار باش
گاه حَنَک را به هَتَک میزند
گر کمکت رستم دستان بود
هم به تو و هم به کمک میزند
ور بکند پا به میانی فلک
چوب به پاهای فلک میزند
چک زنِ سختی بود این پهلوان
ملتفتش باش که چک میزند
دستش اگر بر فکلیها رسد
گوز یکایک به الک میزند
ور الکِ تنها کافی نشد
هم به الک هم به دولک میزند
گویند آقا همه شب زیرِ جُل
از تو چه پوشیده کَمَک میزند
چون ببرد دست به سیخِ کباب
بر جگرِ ریش نمک میزند
نَرمک نرمک به سر انگشت خویش
دیم دَدَدَک دیم دَدَدَک میزند
مختصراً هر شب در جوفِ پارک
یارو صد جور کلک میزند
حالا در حضرتِ عبدالعظیم
شیخ درِ دوز و کلک میزند
اِن شاءَاللّه دو روزِ دگر
خیمه از آنجا به دَرَک میزند
منعش اگر کس نکند بیریا
دست تصرّف به فَدَک میزند
وان جگرِ نازُکَش از بهرِ پول
روزی صد مرتبه لَک میزند
مجلسِ شوراست که با دستِ حق
سیمِ بَدان را به مِحَک میزند
هرجا خواهی به سلامت برو
ملّت اللّهُ مَعَک میزند
قافیه هرچند غلط شد ولی
شیخ ز بیکاری سگ میزند
مطالب بیشتر در:
ایرج میرزاشعر مشروطه
وزن شعر: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعر: قصیده
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
شعر ای طایران قدس را عشقت فزوده بالها مولانا – غزل 2
دانلود آهنگ میبوسمت شروین حاجی پور
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آب
خفته (بِ خُ تِ) (اِمر.)
۱- آب راکد.
۲- ژاله.
۳- برف.
۴- تگرگ. یخ.
۵- شیشه، بلور.
۶- شمشیر (در غلاف).
شعر حُجَّةُالاسلام کتک میزند ایرج میرزا
شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «حُجَّةُالاسلام کتک میزند بر سر و مغزت دَگَنک میزند گر نرسد بر دَگَنک دستِ او دست به نعلین و چُسَک میزند» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ایرج میرزا که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ایرج میرزا بودید، این شعر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «هرجا خواهی به سلامت برو ملّت اللّهُ مَعَک میزند قافیه هرچند غلط شد ولی شیخ ز بیکاری سگ میزند» از چه سطر هایی استفاده میکردید؟
شعر در هجو شیخ فصل اللّهِ نوری ایرج میرزا
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای در هجو شیخ فصل اللّهِ نوری بنویسید. اگر از شعر لذت بردهاید، بنویسید که چرا لذت بردهاید و اگر لذت نبردهاید، دلیل آن را بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
- به هر که جور نکردی نمی توانستی - ژانویه 29, 2024
- چشم مستت شوخی آغازد همی - ژانویه 29, 2024
- هزار سال رهست از تو تا مسلمانی - ژانویه 29, 2024