حبذا از این نگارستان پر نقش و نگار

حبذا از این نگارستان پر نقش و نگار

  • شعر حبذا از این نگارستان پر نقش و نگار ملک الشعرا بهار

    در وصف آتلیه نقاشی اسعد

     

    حبذا از این نگارستان پر نقش و نگار

    خوش‌تر از بتخانهٔ چین و سرای نوبهار

     

    صفحه ‌اندر صفحه خرم ‌چون بهشت ‌اندر بهشت

    پرده اندر پرده رنگین چون بهار اندر بهار

     

    نقش‌های روم و یونان پیش نقشش ناتمام

    طرح‌های چین و تبت ییش طرحش نابکار

     

    حرکت از هر گوشه پیدا، صنعت از هرسو پدید

    فکر هر جانب نمایان‌، ذوق هر جا آشکار

     

    می‌دود از هر طرف در این گلستان سیل روح

    راست همچون جدول باران به روز ژاله بار

     

    بوستان بینی و گو می‌وزد این دم نسیم

    کاروان بینی و گوبی می‌نهد این لحظه بار

     

    گویی اکنون می‌پرد از نزد ما نقش تذور

    گویی اینک می‌دود بر روی ما شکل سوار

     

    جنگلی بینی که شبنم می‌چکد از برک گل

    وز نسیم نرم حرکت می کند برگ چنار

     

    سوسن بری ز شرم سوسن او روی زرد

    لالهٔ دشتی ز رشگ لالهٔ او داغدار

     

    ساق گل بینی و خواهی تا کنی از لطف بوی

    لیک ‌از آن ترسی که بر دستت خلد ز آن ساق خار

     

    سوزن ‌عیسی ‌بود با رشتهٔ ‌مریم ‌قرین

    کاین روانبخشی روان کرده‌است بر هر پود و تار

     

    کی شدی ارژنگ مانی همچو عنقا بی‌نشان

    گر ز سوزن کرد «‌اسعد» داشتی یک رشته کار

     

    نور چشم ایلخان اسعد محمد آن که هست

    بختیاری را شرف زین خاندان بختیار

     

    اسعدا وصف نگارستان زیبای ترا

    خامهٔ من لوحه‌ای آراست بهر یادگار

     

    سوزن من خامه است و رشته‌اش فکر بلند

    نقش سوزن کرد من وصف نگارستان یار

     

    گر بخواند احمدی قاضی القضاه این چامه را

    آفرین راند به طبع صورت‌انگیز بهار

     

    در میان بنده و اسعد همو شاید حکم

    زان که هست اندر قضاوت دادبان و دادیار

     

    آن که گر برخوان جودش نه ‌فلک سغدو شود

    گزلک عزمش کند در یک دم او را چاپار

     

    شکوهٔ اسعد به هرمز بردم آری گفته‌اند

    شکوهٔ یاران به یاران کرد باید آشکار

     

    شکوه‌ای گر از تو هست اندر دل پردرد من

    احمدی آن شکوه را خواهد نمودن برکنار

     

    ورتو با جمشید هستی در نزاع مرده ریک

    از چه با من رفت فعل مرده شو با مرده‌خوار؟

     

    داده و بخشیده خود باز نستاند کریم

    این بود رسم بزرگان‌، این بودی خوی کبار

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ملک الشعرا بهار

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)

     

    قالب شعر: قصیده

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    نوروز و اورمزد و مه فرودین رسید

    دانلود آهنگ جدید سامان جلیلی تو دلی  + پخش آنلاین 

    عدالت کجایی – هر وعده که دادند به ما باد هوا بود

    16 جمله معروف تئوری انتخاب ویلیام گلسر – تکه کتاب

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

    حبذا از این نگارستان پر نقش و نگار

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «حبذا از این نگارستان پر نقش و نگار خوش‌تر از بتخانهٔ چین و سرای نوبهار صفحه ‌اندر صفحه خرم ‌چون بهشت ‌اندر بهشت پرده اندر پرده رنگین چون بهار اندر بهار» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار  بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «ورتو با جمشید هستی در نزاع مرده ریک از چه با من رفت فعل مرده شو با مرده‌خوار؟ داده و بخشیده خود باز نستاند کریم این بود رسم بزرگان‌، این بودی خوی کبار» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر در وصف آتلیه نقاشی اسعد ملک الشعرا بهار

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر در وصف آتلیه نقاشی اسعد ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *