ثانی شمر لعین حسین خزاعی

ثانی شمر لعین حسین خزاعی

  • شعر ثانی شمر لعین حسین خزاعی ملک الشعرا بهار 

    همسایهٔ مزاحم

     

    ثانی شمر لعین حسین خزاعی

    بسته میان تنک بر اذیت داعی

     

    بر سر راهم‌ بریخته‌ است‌ بسی‌ سنک

    هریک چون کلهٔ حسین خزاعی

     

    سنگ‌و سقط‌هرچه‌بوده ربخته بیرون

    یک وجبی چارکی و نیم ذراعی

     

    پیش ره مسلمین ز روی خباثت

    ساخته از قلوه سنگ خط دفاعی

     

    شمر خزاعی و نوکر و کس و کارش

    موذی همچون عقار بند و افاعی

     

    هست مساعی شه به راحت مردم

    شمر خزاعی‌است‌خصم‌شاه و مساعی

     

    داعیه‌ها دارد و صریح بگوید‌:

    هست درین لکه صدهزار دواعی

     

    جادو و جنبل کند برای ریاست

    با خط عبرانی و خطوط رقاعی

     

    خود را استاد شاه خواند و از جهل

    منکر امر مطیعی است و مطاعی

     

    آنچه ازاین احمق … گفتم

    نیست قیاسی که جمله هست مساعی

     

    این امرای حریص دشمن شاهند

    گرچه‌ عددشان خماسی است و رباعی

     

    شاه سر است و نخاع‌، قائد لشکر

    هست کشنده‌ مرض چو کشت نخاعی

     

    بازوی شه باد از این که هست قوی‌تر

    تا بفشارد گلوی شمر خزاعی

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ملک الشعرا بهار

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)

     

    قالب شعر: قصیده

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    پشت مرا کرد ز غم چنبری – شکایت

    چندان بنالم ناله‌ها چندان برآرم رنگ‌ها – 22

    خمار انتظار – شب گذشته شتابان به رهگذار تو بودم

    تطبیق جاندارانگاری حیوانی و انسانی در اشعار

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    ثانی شمر لعین حسین خزاعی

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «ثانی شمر لعین حسین خزاعی بسته میان تنک بر اذیت داعی بر سر راهم‌ بریخته‌ است‌ بسی‌ سنک هریک چون کلهٔ حسین خزاعی» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار  بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «شاه سر است و نخاع‌، قائد لشکر هست کشنده‌ مرض چو کشت نخاعی بازوی شه باد از این که هست قوی‌تر تا بفشارد گلوی شمر خزاعی» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر همسایهٔ مزاحم ملک الشعرا بهار

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر چه داری؟ ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *