شعر بی نشان هوشنگ ابتهاج

زین گونه ام که در غم غربت شکیب نیست – بی نشان

  • زین گونه ام که در غم غربت شکیب نیست – شعر بی نشان هوشنگ ابتهاج

     

    زین گونه ام که در غم غربت شکیب نیست
    گر سر کنم شکایت هجران غریب نیست

    جانم بگیر و صحبت جانانه ام ببخش
    کز جان شکیب هست و ز جانان شکیب نیست

    گم گشته دیار محبت کجا رود
    نام حبیب هست و نشان حبیب نیست

    عاشق منم که یار به حالم نظر نکرد

    ای خواجه درد هست و لیکن طبیب نیست

    در کار عشق او که جهانیش مدعی ست

    این شکر چون کنیم که ما را رقیب نیست

    جانا نصاب حسن تو حد کمال یافت
    وین بخت بین که از تو هنوزم نصیب نیست

    گلبانگ سایه گوش کن ای سرو خوش خرام
    کاین سوز دل به ناله ی هر عندلیب نیست

     

    جانم بگیر و صحبت جانانه ام ببخش

    همانطور که میدانیم نام این شعر «بی نشان» است اما در میان مردم با نام های «ای خواجه درد هست و لیکن طبیب نیست» و «نام حبیب هست و نشان حبیب نیست» و «جانم بگیر و صحبت جانانه ام ببخش» نیز شناخته می شود.

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    نمونه ای از تاثیر ادبیات آلمان بر ادبیات معاصر ایران

    شعر پانزده سال گذشت نیما یوشیج

    شعر رهگذر فروغ فرخزاد

    شعری از محمد سعید میرزایی

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    آ

    هان! هلا! آی!


    مطالب بیشتر در:

    بیوگرافی هوشنگ ابتهاج

     

    اشعارهوشنگ ابتهاج

     

    مجموعه شعر سیاه مشق

     

    صفحه اینستاگرام هوشنگ ابتهاج

     

    کانال تلگرام هوشنگ ابتهاج

     

    زین گونه ام که در غم غربت شکیب نیست

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «زین گونه ام که در غم غربت شکیب نیست گر سر کنم شکایت هجران غریب نیست جانم بگیر و صحبت جانانه ام ببخش کز جان شکیب هست و ز جانان شکیب نیست گم گشته دیار محبت کجا رود نام حبیب هست و نشان حبیب نیست» آیا با این بیت ها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین هوشنگ ابتهاج که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این بیت ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای هوشنگ ابتهاج بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای بیت های پایانی یعنی : «جانا نصاب حسن تو حد کمال یافت وین بخت بین که از تو هنوزم نصیب نیست گلبانگ سایه گوش کن ای سرو خوش خرام کاین سوز دل به ناله ی هر عندلیب نیست» از چه بیت هایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای شعر بی نشان هوشنگ ابتهاج

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر بی نشان هوشنگ ابتهاج بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    فاطمه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»