بروکار می کن مگو چیست کار

بروکار می کن مگو چیست کار

  • شعر بروکار می کن مگو چیست کار _ ملک الشعرا بهار 

    رنج و گنج

     

    بروکار می کن مگو چیست کار

    که سرمایهٔ جاودانی است کار

     

    نگر تاکه دهقان دانا چه گفت

    به ‌فرزندگان‌، چون‌ همی‌خواست خفت

     

    که میراث خود را بدارید دوست

    که گنجی ز پیشینیان‌ اندر اوست

     

    من آن را ندانستم اندرکجاست

    پژوهیدن و یافتن با شماست

     

    چوشد مهرمه کشتگه‌برکنید

    همه جای آن زیر و بالا کنید

     

    نمانید ناکنده جایی ز باغ

    بگیرید از آن گنج هرجا سراغ

     

    پدر مرد و پوران به امید گنج

    به کاویدن دشت بردند رنج

     

    به گاوآهن و بیل کندند زود

    هم‌اینجا، هم‌آنجا و هرجا که بود

     

    قضا را در آن‌ سال‌ از آن خوب شخم

    ز هرتخم برخاست هفتاد تخم

     

    نشد گنج پیدا ولی رنجشان

    چنان چون پدرگفت شد گنجشان

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ملک الشعرا بهار

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)

     

    قالب: مثنوی

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    خاقانی از آن کام که یارت ندهد – ۱۳۹

    به نام برازندهٔ نام‌ها

    جای می از خون جگر خوردنم

    زان گه که بر آن صورت خوبم نظر افتاد – 155

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    بروکار می کن مگو چیست کار

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «بروکار می کن مگو چیست کار که سرمایهٔ جاودانی است کار نگر تاکه دهقان دانا چه گفت به ‌فرزندگان‌، چون‌ همی‌خواست خفت» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار  بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «قضا را در آن‌ سال‌ از آن خوب شخم ز هرتخم برخاست هفتاد تخم نشد گنج پیدا ولی رنجشان چنان چون پدرگفت شد گنجشان» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر رنج و گنج ملک الشعرا بهار

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر رنج و گنج ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *