باد خزان وزان شد

باد خزان وزان شد

  • شعر باد خزان وزان شد _ ملک الشعرا بهار 

    باد خزان (در افشاری)

     

    باد خزان وزان شد

    چهرهٔ گل خزان شد

     

    طلایه لشکر خزان از دو طرف عیان شد

    چو ابر بهمن ز چشم من چشمهٔ خون روان شد

     

    ناله‌، بس مرغ سحر در غم آشیان زد

    آشیان سوخته بین مشعله در جهان زد

     

    عزیز من -‌ مشعله در جهان زد

    خدا خدا داد ز دست استاد

     

    که بسته رخ شاهد مه‌لقا را

    فغان و فریاد ز جور گردون

     

    که داده فتوای فنای ما را

    کشور خراب‌، فغان و زاری

     

    پیچه و نقاب سیاه و تاری

    وه چه کنم از غم بیقراری

     

    تا به کی کشیم ذلت و بیماری

    بیا مه من رویم از ورطهٔ جانسپاری

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ملک الشعرا بهار

     

    شعر مشروطه

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    پیشکار اهرمن دیو فریب

    نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد _ 128

     

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    باد خزان وزان شد

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «باد خزان وزان شد چهرهٔ گل خزان شد طلایه لشکر خزان از دو طرف عیان شد چو ابر بهمن ز چشم من چشمهٔ خون روان شد» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار  بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «پیچه و نقاب سیاه و تاری وه چه کنم از غم بیقراری تا به کی کشیم ذلت و بیماری بیا مه من رویم از ورطهٔ جانسپاری» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر باد خزان (در افشاری) ملک الشعرا بهار

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر باد خزان (در افشاری) ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»