شعر ای گلبن زرد نیم مرده _ ملک الشعرا بهار
کهنه شش هزار ساله
ای گلبن زرد نیم مرده
وی باغچهٔ خزان رسیده
ای بلبل داغ دل شمرده
وی لالهٔ زار داغ دیده
ای سبزهٔ چهرهٔ زردکرده
صد تیرگی از خزان کشیده
وی کام دل از چمن نبرده
وی طعنه ز باغبان شنیده
برخیز که فصل نوبهار است
ای کودک عهد پهلوانی
وی بچهٔ روزگار سیروس
ای کام گرفته از جوانی
در عهد سپندیار و کاوس
ای رسته به فر خسروانی
از چنگ صد انقلاب منحوس
هان عهد تجدد است، دانی
کز حلقه و بند عهد مطموس
هنگام شکستن و فرار است
گویندکه نو شدهاست،هیهی
این کهنهٔ شش هزار سال
کی پیر، که کرده عمرها طی
گردد به دو ساعت استحاله
تجدید قوا کنید در وی
تارنج هرم شود ازاله
اصلاح کنید عهدش از پی
تا نوگردد که لامحاله
این کهنه بهدوش دهر بار است
هر چیز که پیر شد بگندد
وآن پیر که گنده شد بمیرد
زبور به عجوز برنبندد
تدبیر به پیر در نگیرد
وبرانه، نگار کی پسندد
افتاده، قرار کی پذیرد
خواهید گر این کسل بخندد
خواهید گر این کهن نمیرد
درمان و علاجش آشکار است
بایست نخست کردش احیا
ز اصلاح مزاجی و اداری
و آنگاه به پای داشت او را
با تقویت درستکاری
وز برق تجددش سراپا
نو کرد به فرّ کردگاری
تجدید فنون و علم و انشا
اصلاح عقیدتی و کاری
نو کردن کهنه زین قرار است
مطالب بیشتر در:
ملک الشعرا بهارشعر مشروطه
وزن شعر: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: مسمط
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
دانی ز چه یک نام حق آمد غفار – ۱۷۰
فلق لیلالفراق، وریح وصل تفوح
هر که چیزی دوست دارد جان و دل بر وی گمارد – 166
در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «ای گلبن زرد نیم مرده وی باغچهٔ خزان رسیده ای بلبل داغ دل شمرده وی لالهٔ زار داغ دیده» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار بودید، این شعر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «نو کرد به فرّ کردگاری تجدید فنون و علم و انشا اصلاح عقیدتی و کاری نو کردن کهنه زین قرار است» از چه سطر هایی استفاده میکردید؟
شعر کهنه شش هزار ساله ملک الشعرا بهار
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر کهنه شش هزار ساله ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت بردهاید، بنویسید که چرا لذت بردهاید و اگر لذت نبردهاید، دلیل آن را بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
- به هر که جور نکردی نمی توانستی - ژانویه 29, 2024
- چشم مستت شوخی آغازد همی - ژانویه 29, 2024
- هزار سال رهست از تو تا مسلمانی - ژانویه 29, 2024