دانلود دکلمه صوتی شعر ای که رحمت مینیاید بر منت سعدی – غزل 144 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر. آفرین بر جان و رحمت بر تنت. قامتت گویم که دلبندست و خوب.
شعر ای که رحمت مینیاید بر منت – غزل 144 – سعدی
ای که رحمت مینیاید بر منت
آفرین بر جان و رحمت بر تنت
قامتت گویم که دلبندست و خوب
یا سخن یا آمدن یا رفتنت
شرمش از روی تو باید آفتاب
کاندرآید بامداد از روزنت
حسن اندامت نمیگویم به شرح
خود حکایت میکند پیراهنت
ای که سر تا پایت از گل خرمنست
رحمتی کن بر گدای خرمنت
ماه رویا مهربانی پیشه کن
سیرتی چون صورت مستحسنت
ای جمال کعبه رویی باز کن
تا طوافی میکنم پیرامنت
دست گیر این پنج روزم در حیات
تا نگیرم در قیامت دامنت
عزم دارم کز دلت بیرون کنم
و اندرون جان بسازم مسکنت
درد دل با سنگدل گفتن چه سود
باد سردی میدمم در آهنت
گفتم از جورت بریزم خون خویش
گفت خون خویشتن در گردنت
گفتم آتش درزنم آفاق را
گفت سعدی درنگیرد با منت
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
سعدی قالب: غزل وزن شعر: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
ای که رحمت مینیاید بر منت صوتی
پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر ای که رحمت مینیاید بر منت سعدی است. این قطعهها توسط محسن لیلهکوهی، سعیده تهرانینسب و حمیدرضا محمدی خوانده شدهاند.
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آ
(حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
ای کمانابرو به عاشق کن ترحم گاه گاهی _ 99
دانلود آهنگ میبوسمت شروین حاجی پور
شعر مرا دوست بدار اندکی ولی طولانی کریستوفر مارلو
معنی ای که رحمت مینیاید بر منت
ای که رحمت مینیاید بر منت آفرین بر جان و رحمت بر تنت
ای کسی که دلت بر من نمی سوزد ، درود بر جانت و رحمت و بخشایش بر تنت باد .
معنی قامتت گویم که دلبندست و خوب
قامتت گویم که دلبندست و خوب یا سخن یا آمدن یا رفتنت
سراپای تو حُسن است . نمی دانم قامتت را به دلبندی و خوبی بستایم ، یا سخن گفتن و آمدن و رفتنت را ؟
[ دلبند = اسیر کنندۀ دل ، عاشق و شیفته کنندۀ دل ]
معنی شرمش از روی تو باید آفتاب
شرمش از روی تو باید آفتاب کاندرآید بامداد از روزنت
آفتابی که هر بامداد از دریچۀ خانه ات به درون می تابد ، باید از چهرۀ تابانت شرمسار باشد .
معنی حسن اندامت نمیگویم به شرح
حسن اندامت نمیگویم به شرح خود حکایت میکند پیراهنت
ضرورتی ندارد که از زیبایی و تناسب اندام تو مشروح سخن بگویم ، زیرا پیراهن تو به خوبی این زیبایی را بیان می کند .
[ حُسن = جمال و زیبایی ]
معنی ای که سر تا پایت از گل خرمنست
ای که سر تا پایت از گل خرمنست رحمتی کن بر گدای خرمنت
ای زیبارویی که سراپایت خرمنی از گل است . بر این گدای خرمنت رحمتی آور و او را محروم مساز .
معنی ماه رویا مهربانی پیشه کن
ماه رویا مهربانی پیشه کن سیرتی چون صورت مستحسنت
ای معشوق ماه رو ، مهربانی پیش گیر ، زیرا باید رفتارت هم مثل صورتت نیکو باشد .
[ مستحسن = زیبا و نیکو ]
معنی ای جمال کعبه رویی باز کن
ای جمال کعبه رویی باز کن تا طوافی میکنم پیرامنت
ای زیبایی که چونان کعبه روی پوشانده ای ، پرده برافکن و چهره ی بنما تا در گرداگرد حرمت بگردم .
[ روی باز کردن = ظاهر گشتن و خود را آشکار نمودن / طواف = گشتن به گِرد چیزی ]
معنی دست گیر این پنج روزم در حیات
دست گیر این پنج روزم در حیات تا نگیرم در قیامت دامنت
در این زندگانی پنج روزۀ کوتاه یاری ام کن تا در قیامت برای این بی توجّهی دامنت نگیرم و دادخواهی و تظلّم نکنم .
[ پنج روز = کنایه از مدّت اندک عمر / دست گرفتن = کنایه از یاری کردن / دامن گرفتن = کنایه از دادخواهی و تظلّم کردن ]
معنی عزم دارم کز دلت بیرون کنم
عزم دارم کز دلت بیرون کنم و اندرون جان بسازم مسکنت
بر سر آنم که تو را از دل بیرون کنم و در میان جان جای دهم ، زیرا دل برای تو جایگاه مناسبی نیست .
معنی درد دل با سنگدل گفتن چه سود
درد دل با سنگدل گفتن چه سود باد سردی میدمم در آهنت
چه سودی دارد که عاشق ، غم دل با معشوق سنگدل در میان نهد ؟ آری ، دم سرد من در دل آهنینت اثری ندارد . [ سنگدل = کنایه از جفاکار ، سخت دل / باد سرد = کنایه از آه حسرت / آه سرد در آهن دمیدن = کنایه از کار بی فایده و بیهوده کردن ]
معنی گفتم از جورت بریزم خون خویش
گفتم از جورت بریزم خون خویش گفت خون خویشتن در گردنت
به معشوق گفتم : از دست غمت خود را هلاک خواهم ساخت . گفت : در این صورت خونت به گردن خودت است .
معنی گفتم آتش درزنم آفاق را
گفتم آتش درزنم آفاق را گفت سعدی درنگیرد با منت
به یار گفتم : همۀ جهان را به آتش می کشم ، گفت : ای سعدی ، آتش تو بر من مؤثر نخواهد بود .
[ آفاق = جمع افق به معنی سرزمین ها / درگرفتن = اثر کردن ]
معنی غزل ای که رحمت مینیاید بر منت سعدی چیست؟
ای کسی که دلت بر من نمی سوزد ، درود بر جانت و رحمت و بخشایش بر تنت باد .
شعر ای که رحمت مینیاید بر منت اثر کیست؟
این شعر اثر سعدی شیرازی است.
- هفتهای میرود از عمر و به ده روز کشید – 273 - ژوئن 12, 2023
- آن که نقشی دیگرش جایی مصور میشود – 272 - ژوئن 12, 2023
- بخت این کند که رای تو با ما یکی شود – 271 - ژوئن 11, 2023