ای-کآب-زندگانی-من-در-دهان-توست

ای کآب زندگانی من در دهان توست – 56

  • دانلود دکلمه صوتی شعر ای کآب زندگانی من در دهان توست سعدی – غزل 56 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر. تیر هلاک ظاهر من در کمان توست گر برقعی فرونگذاری بدین جمال.

    شعر ای کآب زندگانی من در دهان توست – غزل 56 – سعدی

     

    ای کآب زندگانی من در دهان توست

    تیر هلاک ظاهر من در کمان توست

     

    گر برقعی فرونگذاری بدین جمال

    در شهر هر که کشته شود در ضمان توست

     

    تشبیه روی تو نکنم من به آفتاب

    کاین مدح آفتاب نه تعظیم شان توست

     

    گر یک نظر به گوشهٔ چشم ارادتی

    با ما کنی و گر نکنی حکم از آن توست

     

    هر روز خلق را سر یاری و صاحبیست

    ما را همین سر است که بر آستان توست

     

    بسیار دیده‌ایم درختان میوه‌دار

    زین به ندیده‌ایم که در بوستان توست

     

    گر دست دوستان نرسد باغ را چه جرم

    منعی که می‌رود گنه از باغبان توست

     

    بسیار در دل آمد از اندیشه‌ها و رفت

    نقشی که آن نمی‌رود از دل نشان توست

     

    با من هزار نوبت اگر دشمنی کنی

    ای دوست همچنان دل من مهربان توست

     

    سعدی به قدر خویش تمنای وصل کن

    سیمرغ ما چه لایق زاغ آشیان توست

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    سعدی قالب: غزل وزن شعر: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)

     

    ای کآب زندگانی من در دهان توست صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر ای کآب زندگانی من در دهان توست سعدی است. این قطعه‌ها توسط حمیدرضا محمدی، سهیل قاسمی، محسن لیله‌کوهی، سعیده تهرانی‌نسب و پری ساتکنی عندلیب خوانده شده‌اند.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    15 جمله معروف مرگ خوش آلبر کامو – تکه کتاب

    شعر مرا دوست بدار اندکی ولی طولانی کریستوفر مارلو

    شعر ما را همه شب نمی‌برد خواب سعدی – غزل 26

    چون خورم می در سرم سودایِ یار آید پدید ایرج میرزا _ غزل 8

     

    معنی ای کآب زندگانی من در دهان توست

    ای کآب زندگانی من در دهان توست تیر هلاک ظاهر من در کمان توست

    ای کسی که آب حیات من از دهان تو حاصل می شود و دهان تو چشمۀ آب حیات است. آنچه مرا آشکارا از پای درمی آورد، تیر نگاه و غمزه ای است که از کمان تو به سوی من رها می گردد.

    [آب زندگانی = آب حیوان، چشمۀ حیات، آب خضر، در غزلیان سعدی همۀ این ترکیبات بکار رفته است. به عقدۀ قدما آبی بوده است در ظلمات که در انتهای دنیای مسکون جای دارد و هر کس از آن چشمه بنوشد عمر جاودانی خواهد یافت].

     

    معنی گر برقعی فرونگذاری بدین جمال

    گر برقعی فرونگذاری بدین جمال در شهر هر که کشته شود در ضمان توست

    اگر بر روی جمال خویش پرده ای نکشی و آن را آشکارا در معرض تماشای جمال پرستان قرار دهی، آنان چون تاب دیدن زیبایی ات را ندارند. هلاک خواهند شد و خون آنان به گردن توست.

    [بُرقع = روی بند، نقاب زنان / ضمان = کفالت، بر عهده گرفتن].

     

    معنی تشبیه روی تو نکنم من به آفتاب

    تشبیه روی تو نکنم من به آفتاب کاین مدح آفتاب نه تعظیم شان توست

    من چهرۀ تابانت را به آفتاب مانند نمی کنم زیرا در این صورت به جای ستودن رخسار تو مقام آفتاب را بالا برده ام.

    [تعظیم = بزرگ داشتن و بزرگ گردانیدن / شأن = مقام و منزلت].

     

    معنی گر یک نظر به گوشهٔ چشم ارادتی

    گر یک نظر به گوشهٔ چشم ارادتی با ما کنی و گر نکنی حکم از آن توست

    اگر به گوشۀ چشم دوستی و مهربانی نظری بر ما بیفکنی یا از این کا خودداری نمایی، فرقی نمی کند. آنچه تو خواهی نیکوست و ما را اختیاری نیست.

    [نظر کردن = توجه و عنایت کردن / ارادت = دوستی از روی اخلاص، توجّه خاص].

     

    معنی هر روز خلق را سر یاری و صاحبیست

    هر روز خلق را سر یاری و صاحبیست ما را همین سر است که بر آستان توست

    مردم هر روز سری با یاری و وصاحبت دیگری دارند. امّا ما تنها سری داریم که آن را بر درگاه تو نهاده ایم.

    [صاحب = دمساز و همنشین / سر چیزی یا کاری داشتن = کنایه از قصد و توجّه به امری داشتن].

     

    معنی بسیار دیده‌ایم درختان میوه‌دار

    بسیار دیده‌ایم درختان میوه‌دار زین به ندیده‌ایم که در بوستان توست

    تا کنون درختان میوه دار بسیار دیده ایم. امّا از این گونه که در بوستان تو یافت می شود ندیده ایم.

     

    معنی گر دست دوستان نرسد باغ را چه جرم

    گر دست دوستان نرسد باغ را چه جرم منعی که می‌رود گنه از باغبان توست

    اگر دست دوستان به باغ و بوستان تو نرسد، تو گناهی نداری. زیرا باغبان تو مانع دست یابی دوستان به بوستان توست.

     

    معنی بسیار در دل آمد از اندیشه‌ها و رفت

    بسیار در دل آمد از اندیشه‌ها و رفت نقشی که آن نمی‌رود از دل نشان توست

    چه بسیار از اندیشه هایی که به دل خطور کرد و سپس محو گردید. امّا نقشی که هرگز از لوح دل زدوده نمی شود، نشان توست که بر دل نهاده شده است.

     

    معنی با من هزار نوبت اگر دشمنی کنی

    با من هزار نوبت اگر دشمنی کنی ای دوست همچنان دل من مهربان توست

    ای دوست اگر هزار بار با من دشمنی ورزی. دل من هنوز هم دوستدار و عاشق توخواهد بود.

    [مهربان = عاشق و محبّت].

     

    معنی سعدی به قدر خویش تمنای وصل کن

    سعدی به قدر خویش تمنای وصل کن سیمرغ ما چه لایق زاغ آشیان توست

    ای سعدی، به اندازۀ توان و امکان خویش وصل را آرزو کن، زیرا آشیان تو که در خور زاغ است، خضور سیمرغ ما را برنمی تابد.

    [سیمرغ = عنقا، پرنده ای است افسانه ای که در داستانهای ملی ایران بر کوه البرز می زیست ولی برخی متون محلِ آن را کوهِ قاف نوشته اند ( فرهنگ اشارات ) / زاغ آشیان = آشیان زاغ].

     

    دیدگاه کاربران درباره‌ی غزل ای کآب زندگانی من در دهان توست سعدی

    رضا سعدی میگوید:

    بسیار دیده‌ایم درختان میوه دار
    زین به ندیده‌ایم که در بوستان توست
    1.درختان میوه‌‌‌‌دار بسیاری دیده‌ایم اما هیچکدام از میوه حسن تو که در بوستان جمالت حاصل آمده بهتر نبوده است
    2. درختان میوه دار بسیاری دیده ایم، اما در هیچ کدام این میوه «به» را که بر صورت توست ندیده ایم.

     

    شایق میگوید:

    با سلام ( گر دست دوستان نرسد باغ را چه جرم منعی که میرود گنه از باغبان توست ) اگر مردم به عشق خدا نمی رسند و نمی توانند از لذتهای عاشقی استفاده کنند بخاطر معشوق نیست که او در اوج کمال و زیبایی است و این بوستان میوه های عالی و خوشمزه فراوان دارد اما باغبان مانع دسترسی همه افراد به این باغ است این باغبان کیست ؟ شیطان و نفس اماره . شیطان در همان روز ازل به خدا قسم خورد که همه بندگان او را در ذنیا فریب می دهد الا بندگان مخلص خدا را که امکان تسلط به این بندگان را نداردولی اکثریت را می تواند فریب بدهد با ثروت با فقر با شهوت با غرور و خود خواهی و …. همه اینها مانع رسیدن به ان باغ است بنابراین هم تلاش ما نیاز است تا از این قیود دنیوی برهیم و هم لطف خداوند باید شامل حالمان شود که اگر چنین شود رستگار خواهیم بود

     

     

    معنی غزل ای کآب زندگانی من در دهان توست سعدی چیست؟

    ای کسی که آب حیات من از دهان تو حاصل می شود و دهان تو چشمۀ آب حیات است. آنچه مرا آشکارا از پای درمی آورد، تیر نگاه و غمزه ای است که از کمان تو به سوی من رها می گردد.

    [آب زندگانی = آب حیوان، چشمۀ حیات، آب خضر، در غزلیان سعدی همۀ این ترکیبات بکار رفته است. به عقدۀ قدما آبی بوده است در ظلمات که در انتهای دنیای مسکون جای دارد و هر کس از آن چشمه بنوشد عمر جاودانی خواهد یافت].

     

    شعر ای کآب زندگانی من در دهان توست اثر کیست؟

    این شعر اثر سعدی شیرازی است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    مهدیه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *