هر-صبحدم-نسیم-گل-از-بوستان-توست

هر صبحدم نسیم گل از بوستان توست – 57

  • دانلود دکلمه صوتی شعر هر صبحدم نسیم گل از بوستان توست سعدی – غزل 57 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر. الحان بلبل از نفس دوستان توست چون خضر دید آن لب جان‌بخش دلفریب.

    شعر هر صبحدم نسیم گل از بوستان توست – غزل 57 – سعدی

     

    هر صبحدم نسیم گل از بوستان توست

    الحان بلبل از نفس دوستان توست

     

    چون خضر دید آن لب جان‌بخش دلفریب

    گفتا که آب چشمهٔ حیوان دهان توست

     

    یوسف به بندگیت کمر بسته بر میان

    بودش یقین که ملک ملاحت از آن توست

     

    هر شاهدی که در نظر آمد به دلبری

    در دل نیافت راه که آنجا مکان توست

     

    هرگز نشان ز چشمهٔ کوثر شنیده‌ای

    کاو را نشانی از دهن بی‌نشان توست

     

    از رشک آفتاب جمالت بر آسمان

    هر ماه ماه دیدم چون ابروان توست

     

    این باد روح‌پرور از انفاس صبحدم

    گویی مگر ز طرهٔ عنبرفشان توست

     

    صد پیرهن قبا کنم از خرمی اگر

    بینم که دست من چو کمر در میان توست

     

    گفتند میهمانی عشاق می‌کنی

    سعدی به بوسه‌ای ز لبت میهمان توست

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    سعدی قالب: غزل وزن شعر: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)

     

    هر صبحدم نسیم گل از بوستان توست صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر هر صبحدم نسیم گل از بوستان توست سعدی است. این قطعه‌ها توسط حمیدرضا محمدی، محسن لیله‌کوهی، سعیده تهرانی‌نسب، سهیل قاسمی و پری ساتکنی عندلیب خوانده شده‌اند.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    15 جمله معروف مرگ خوش آلبر کامو – تکه کتاب

    شعر مرا دوست بدار اندکی ولی طولانی کریستوفر مارلو

    شعر ما را همه شب نمی‌برد خواب سعدی – غزل 26

    چون خورم می در سرم سودایِ یار آید پدید ایرج میرزا _ غزل 8

     

    معنی هر صبحدم نسیم گل از بوستان توست

    هر صبحدم نسیم گل از بوستان توست الحان بلبل از نفس دوستان توست

    بامدادان که بوی گل از بوستان به مشام می رسد، گویی هر گل بوی خود را از تو به وام گرفته است. همچنانکه نغمه سرایی بلبلان نیز به تأثیر از آوای شوق عاشقان تو شکل می گیرد. یعنی پیوند میان عاشقانت با تو مثل پیوند گل و بلبل است.

    [الحان = جمع لحن، نغمه ها، آوازها].

     

    معنی چون خضر دید آن لب جان‌بخش دلفریب

    چون خضر دید آن لب جان‌بخش دلفریب گفتا که آب چشمهٔ حیوان دهان توست

    هنگامی که خضر لبان فریبا و حیات بخش تو را دید، گفت براستی دهان تو سرچشمۀ آب حیات بوده است و من به خطا سراغ آن را در جای دیگری می گرفته ام. (در این بیت «دهان» به «آب چشمۀ حیوان» تشبیه شده است).

    [خضر = نام یکی از پیامبران یا اولیاست، این نام در قرآن کریم نیامده است و تنها چیزی که وصف او به عبودیّت و حصول علم لدّنی است. مطابق اکثر روایات اسلامی نام او خضر و بعضی او را الیَسَع گفته اند. و در بارۀ شهرت او به خضر می گویند که او به هر جا می گذرد یا هر جا که نماز می گزارد. زمین در زیر پا یا در اطراف او سبز و خرّم می شود و بعضی گفته اند که نامش ایلیاست و مادرش رومی و پدرش از پارس بوده است. به روایتی خضر پسر خالۀ اسکندر و به روایتی برادر الیاس است. خضر و الیاس و اسکندر در طلب آب حیات به ظلمات می روند. خضر و الیاس از چشمۀ حیوان می نوشند و عمر جاویدان می یابند. امّا هنگامی که اسکندر می خواهد از آب حیات بنوشد، ناگهان چشمه از نظر ناپدید می شود. چشمۀ حیات در صخره ای موسوم به صخرۀ موسی کنار مجمع البحرین بوده است. در روایت مذهبی آمده است که موسی از خداوند طلب می کند که او با یکی از مردان حق آشنا سازد و خداوند او را با خضر اشنا می کند . به این ماجرا در سورۀ کهف قرآن کریم اشاره شده است].

    معنی یوسف به بندگیت کمر بسته بر میان

    یوسف به بندگیت کمر بسته بر میان بودش یقین که ملک ملاحت از آن توست

    یوسف که مظهر زیبایی است، در برابر تو کمر خدمت به میان بسته است. زیرا او هم به یقین باور داشت که تو یگانه فرمانروای سرزمین زیبایی هستی.

    [ملاحت = نمکین بودن، زیبا و دلربا بودن / کمر بر میان بستن = کنایه از آماده کاری شدن].

    یوسف = محبوب ترین پسر یعقوب است. او و ابن یامین از زنی به نام راحیل و ده برادر دیگر از مادری جدا بودند. یوسف بسیار زیبا بود و مورد محبّت پدر قرار داشت. برادران دیگر جز ابن یامین (برادر تنی یوسف) به او حسد می بردند و سرانجام او را در چاه انداختند و کاروانی او را از چاه بیرون آورد و در مصر به غلامی فروخت. عزیز مصر او را خرید و به خانه برد و در آنجا همسر عزیز مصر (زلیخا) به او اظهار عشق کرد، امّا یوسف از گناه سر باز زد. چنین شد که زلیخا به او تهمت زد و او را به زندان افکندند. سرانجام یوسف به خاطر دانستن تعبیر خواب از زندان رهایی یافت و در مصر به پادشاهی رسید. (فرهنگ تلمیحات).

     

    معنی هر شاهدی که در نظر آمد به دلبری

    هر شاهدی که در نظر آمد به دلبری در دل نیافت راه که آنجا مکان توست

    از زمانی که دل به تو سپرده ام. دیگر هر زیبارویی که برای دلربایی جلوه آغاز می کند، به دلم راه نمی یابد. زیرا قلب من تنها به تو تعلّق دارد.

    [شاهد = معشوق زیبا].

     

    معنی هرگز نشان ز چشمهٔ کوثر شنیده‌ای

    هرگز نشان ز چشمهٔ کوثر شنیده‌ای کاو را نشانی از دهن بی‌نشان توست

    آیا هرگز نشانی از چشمۀ بهشتی کوثر شنیده ای؟ گویا برای نمودن رهان زیبا و شیرین توست که بی نشان است.

    [دهان بی نشان = در سنّت ادبی ایران دهان معشوق را به هیچ تشبیه کرده اند و دهان هر چه کوچک تر باشد زیباتر است].

    کوثر = نام حوض یا چشمه یا نهری است در بهشت که اهل تفسیر را در باب آن گفتگوهاست. بر اساس روایات سرچشمۀ آن سدرة المنتهی است و پایه هایش در زیر عرش قرار دارد. سنگ ریزه های آن مروارید و پهنای آن میان مغرب و مشرق است. بر طبق روایات شیعه، ساقی آن علی بن ابی طالب (ع) است که دوستان را از آن سیراب کند و دشمنان را تشنه به جهنم فرستد. به عدد ستارگان آسمان قدح هایی بر کنار آن نهاده اند از مروارید سرخ که هر کس از آن قدح ها بخورد، تشنه نشود و هر کس از آن وضو سازد هرگز ژولیده موی و خاک آلود نگردد. پیامبر اسلام (ص) گفته است: کوثر نهری است که به حوض من می ریزد و حوض من بین صنعا و اردن است که درازی آن را سواری تندرو در یک ماه بپیماید. از شیر سفیدتر است و از عسل شیرین تر و از کف نرم تر. قدح های آن از نقره است. هر کس شربتی از آن بخورد، هیچگاه تشنه نشود.

     

    معنی از رشک آفتاب جمالت بر آسمان

    از رشک آفتاب جمالت بر آسمان هر ماه ماه دیدم چون ابروان توست

    در آغاز هر ماه در آسمان ماه را می بینم که در اثر رشک و حسد بردن بر جمال زیبایت وجودش کاسته می گردد و به سان ابروان تو باریک و هلالی می شود. [رشک = حسد].

     

    معنی این باد روح‌پرور از انفاس صبحدم

    این باد روح‌پرور از انفاس صبحدم گویی مگر ز طرهٔ عنبرفشان توست

    این باد که در اثر بوی خوش صبحگاهی روح نواز گشته، گویی از گیسوی عنبرفشان تو وزیدن گرفته است.

    [انفاس = جمع نفس / انفاس صبحدم = نسیم بامدادی / مگر = یقیناََ همانا / طرّه = موی جلوی پیشانی ، زلف تابدار و آراسته / عنبر = ماده ای چرب و خوشبو و سیاه رنگ که از رودۀ نوعی وال یا ماهی عنبر (کاشالو) می گیرند. / عنبر فشان = معطّر].

     

    معنی صد پیرهن قبا کنم از خرمی اگر

    صد پیرهن قبا کنم از خرمی اگر بینم که دست من چو کمر در میان توست

    اگر دست خود را مثل کمربندی در میان تو ببینم و تو را در آغوش بگیرم. از شادمانی صد پیراهن خویش را می درم.

    [قبا = جامه ای بلند که جلو آن تا پایین باز است و معمولاََ با بند و قیطان بسته می شود / کمر = کمربند / پیراهن قبا کردن = کنایه از پیراهن چاک و پاره کردن].

     

    معنی گفتند میهمانی عشاق می‌کنی

    گفتند میهمانی عشاق می‌کنی سعدی به بوسه‌ای ز لبت میهمان توست

    شنیده شده است که عاشقان را مهمان می کنی. پس سعدی را به یک بوسه مهمان کن.

     

     

    دیدگاه کاربران درباره‌ی غزل هر صبحدم نسیم گل از بوستان توست سعدی

    رضا سعدی میگوید:

    1. واژه «گل» صرفا به گیاهی که امروز آن را «گل محمدی» می نامیم گفته می شده است( و در شیراز در بسیاری از بوستان ها به صورت گسترده ای کاشته می شده است)
    3. «کمر» همان چیزی است که امروز به آن «کمربند» گفته می شود(کمر را بر میان (کمر امروزی) می بسته اند)
    5. از محاسن معشوق داشتن دهانی کوچک بوده است و مصراع دوم به همین موضوع اشاره دارد.
    7. طره، موی پیشانی، زلف موی بنا گوش و گیسو موی پشت سر است.
    8. پیراهن، جامه ای یکسره و جلو بسته بوده است، بر خلاف قبا که نیم تنه ای جلو باز بوده است، در خوشحالی و اندوه بسیار جامه ها را می دریدند و به اصطلاح جامه(یا پیرهن) قبا می کردند.

     

     

    معنی غزل هر صبحدم نسیم گل از بوستان توست سعدی چیست؟

    بامدادان که بوی گل از بوستان به مشام می رسد، گویی هر گل بوی خود را از تو به وام گرفته است. همچنانکه نغمه سرایی بلبلان نیز به تأثیر از آوای شوق عاشقان تو شکل می گیرد. یعنی پیوند میان عاشقانت با تو مثل پیوند گل و بلبل است.

    [الحان = جمع لحن، نغمه ها، آوازها].

     

    شعر هر صبحدم نسیم گل از بوستان توست اثر کیست؟

    این شعر اثر سعدی شیرازی است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    مهدیه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *