شعر ای سیه‌چشم چه دیدی تو از این دیده گناه ایرج میرزا

ای سیه‌چشم چه دیدی تو از این دیده گناه

  • شعر ای سیه‌چشم چه دیدی تو از این دیده گناه ایرج میرزا 

    سیه‌چشمِ نامهربان

     

    ای سیه‌چشم چه دیدی تو از این دیده گناه

    که نگاهت چو کنم خیره کنی چشم سیاه

     

    هرکسی با کس در کوچه شود رویاروی

    همه را چشم فُتَد بر رخ هم خواه نخواه

     

    پیش چشم تو گنهکار همین چشم منست

    چشم‌های دگران را نَبُود هیچ گناه

     

    تو به نظمّیه و مُستَخدَمِ تأمیناتی

    گر خطاکار مرا دانی زین‌گونه نگاه

     

    جلب بر درگهِ خود کن پیِ استنطاقم

    بهرِ تحقیق نگه دار مرا در درگاه

     

    هر دو دستم را با بندِ کمر شمشیرت

    سخت بربند که از غیرِ تو گردد کوتاه

     

    ساز تحتِ نظرِ خود دو سه مَه توقیفم

    حبسِ تاریک کن اندر خَمِ آن زلفِ دوتاه

     

    بر تنم پوش از آن جامه که دزدان پوشند

    به گناهی که چرا کردم دزدیده نگاه

     

    در ردیفِ همه دزدان دو به دو چار به چار

    پیِ تسطیحِ خیابان بر و روبیدنِ راه

     

    هیچ یک لحظه مشو دور ز بالایِ سرم

    تا به سر نگذرد امّیدِ فرارم ناگاه

     

    شرط باشد که ز آزادیِ خود دم نزنم

    گرچه مشروطه‌طلب باشم و آزادی‌خواه

     

    من گواهی نگرفتم که تو را دارم دوست

    تا مفتّش شِنَوَد قصۀ عشقم ز گواه

     

    داغِ مهرِ تو بود شاهد بر جبهۀ من

    وین چنین داغ نباشد دگران را به جِباه

     

    من گرفتم که تو را در دلِ خود دارم دوست

    آن که بودت که ز رازِ دلِ من کرد آگاه

     

    خوب حس کردی عاشق‌شدن آیینِ منست

    این به من ارث رسید از پدرم طابَ ثراه

     

    بی‌جهت اخم مکن، تند مرو، زشت مگو

    که چو من بهرِ تو پیدا نشود خاطرخواه

     

    بهر من کج کنی ابرو، برو ای چشم‌سفید

    وه چه بی‌جا غلطی شد برو ای چشم‌سیاه

     

    که تو را گفت که در کوچه سلامم نکنی؟

    که تو را گفت که باید نروی با من راه؟

     

    آن که گوید بگریز از من و با او بنشین

    خواهد از چاله برون آیی و افتی در چاه

     

    آن رفیق تو ترا مصلحتِ خویش آموخت

    به خدا می‌برم از دستِ رفیق تو پناه

     

    کیست جز من که خورد باطناً از بهر تو غم

    کیست جز من که کشد واقعاً از بهر تو آه

     

    کیست جز من که اگر شهر پر از خوشگل بود

    او همان شخصِ تو را خواهد الا للّه

     

    کیست اُستادتر از من که کَماهی داند

    که چه اُستادی در خِلقتِ تو کرد الله

     

    کیست جز من که زند یک مهِ آزاد قلم

    و آورد پیشِ تو شهریّۀ خود آخِرِ ماه

     

    دورِ پیری را با محنت و سختی سپرد

    که تو ایّامِ جوانی گذرانی به رِفاه

     

    فی‌المثل گر سر و پای خود او مانَد لُخت

    کُلَه و کفش خَرَد بهرِ تو با کفش و کلاه

     

    من همان صورتِ زیبایِ تو را دارم دوست

    مطمئن باش که در من نبُوَد قوۀ باه

     

    به هوایِ تو کنم گردشِ باغِ ملّی

    به سراغ تو روم مقبرۀ نادر شاه

     

    کوه‌سنگی را در راهِ تو بر سینه زنم

    سنگ بر سینه زدن بهتر از این دارد راه

     

    خواهی امروز به من اخم کن و خواهی نه

    عاقبت رام و دلارامِ منی خواه نخواه

     

    حاضرم دکّهٔ پالوده‌فروش دمِ ارگ

    با تو پالوده خورم من که نخوردم با شاه

     

    با درشکه بَرَمَت تا گُلِ خَطمی هر روز

    چه کنم نیست در این شهر جز این گردشگاه

     

    گر دهد ره پدرِ دانش و صَدرالتُجّار

    با تو آسوده توان بود شبی در نو چاه

     

    باش بینی که تو خود سویِ من آیی با میل

    گرچه امروز به من می‌گذری با اکراه

     

    باش بینی که وِفاقِ من و تو زایل کرد

    مثل «وافَقَ شَنّ طَبَقَه» از اَفواه

     

    شکرِ امروز بکن قدرِ محبّان بشناس

    من نگویم که در آخِر چه شود وا اَسَفاه

     

    دید خواهی که تو هم مثل فلان‌الدوله

    خط برآورده‌ای از گِردِ بُناگوشِ چو ماه

     

    لاجَرَم مهر کنی پیشه و پیش آری چبر

    بوسد بشماریم از لطف ز یک تا پنجاه

     

    کج مرو لج مکن ایرج مشو آقایی کن

    چاکرانت را نیکوتر از این دار نگاه

     

    گاهی احوالِ مرا نیز بپرس از دمِ در

    گاهی از لطف مرا نیز ببین در سرِ راه

     

    نه چو من عاشقی افتد نه چو تو معشوقی

    هر دو بی‌شبهه نداریم شَبَه از اشباه

     

    گر به دریا شوی اندر دل تَحتُ البَحری

    یا روی در شکم زیپلَن بر قلۀ ماه

     

    ور روی در حرمِ قُدس تحصُّن جویی

    عاقبت مالِ منی مالِ من اِن شاءَاللّه

     

    مطالب بیشتر در:

    ایرج میرزا

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)

     

    قالب شعر: قصیده

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    شعر پوزخند تد هیوز

    شعر ای طایران قدس را عشقت فزوده بال‌ها مولانا – غزل 2

    دانلود آهنگ میبوسمت شروین حاجی پور

    بازسرایی در شعر احمد شاملو 

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

    ای سیه‌چشم چه دیدی تو از این دیده گناه

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «ای سیه‌چشم چه دیدی تو از این دیده گناه که نگاهت چو کنم خیره کنی چشم سیاه هرکسی با کس در کوچه شود رویاروی همه را چشم فُتَد بر رخ هم خواه نخواه» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ایرج میرزا که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ایرج میرزا بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «گر به دریا شوی اندر دل تَحتُ البَحری یا روی در شکم زیپلَن بر قلۀ ماه ور روی در حرمِ قُدس تحصُّن جویی عاقبت مالِ منی مالِ من اِن شاءَاللّه» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر سیه‌چشمِ نامهربان ایرج میرزا

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر سیه‌چشمِ نامهربان ایرج میرزا بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»