شعر انتقاد ایرج میرزا _ باز بر تافت به عالَم خورشید

انتقاد – باز بر تافت به عالم خورشید

  • شعر انتقاد ایرج میرزا _ باز بر تافت به عالم خورشید

     

    باز بر تافت به عالَم خورشید

    بر رخِ خلقِ جهان تیغ کشید

     

    شد بر افروخته کانون فساد

    آتشِ فتنه در آفاق افتاد

     

    تافت بر خوابگهِ عالم ، نور

    باز جنبید و به جوش آمد نور

     

    روی آفاق پر از ولوله شد

    راحت و اَمن ز گیتی یَله شد

     

    شیر برخاست پی صید غزال

    باز از صعوه نُمود استقبال

     

    قَحبه بَخل به رُخ غازه کشید

    غَرچه مَفسَده خَمیازه کشید

     

    مردمان در تک و پو افتادند

    رو به هر برزن و کو بنهادند

     

    گشت بی عاطفتی باز شروع

    یافت حرص و ولع و جهل و شیوع

     

    آمد از خانه برون شیر فروش

    کوزه شیر پر از آب به دوش

     

    کاسب دزد به بازار آمد

    طالبِ مزد ، سرِ کار آمد

     

    شد برون حضرت شیخ الاسلام

    ریش را بسته حَنا از حمّام

     

    شرکت خود را در مال یتیم

    شفقتی دانَد بر حالِ یتیم

     

    صف کشیدند پدرسوخته ها

    چشم بر منصب هم دوخته ها

     

    روز آبستن و رنج و تعب است

    ای خوشا شب که فراغت به شب است

     

    من همه دشمن روزم که به روز

    کند انواع جنایات بُروز

     

    ای خوشا شب که پس از ساعت پنج

    ظلم عاطل شود و خُسبد رنج

     

    مردم از شر هم آسوده شوند

    فارغ از صحبت بیهوده شوند

     

    مطالب بیشتر در:

    ایرج میرزا

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)

     

    قالب: مثنوی

     

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    شعر پوزخند تد هیوز

    شعر ای طایران قدس را عشقت فزوده بال‌ها مولانا – غزل 2

    دانلود آهنگ میبوسمت شروین حاجی پور

    بازسرایی در شعر احمد شاملو 

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جگر واژه‌ایستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. ا را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    باز بر تافت به عالَم خورشید

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «باز بر تافت به عالَم خورشید بر رخِ خلقِ جهان تیغ کشید شد بر افروخته کانون فساد آتشِ فتنه در آفاق افتاد» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ایرج میرزا که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ایرج میرزا بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «ای خوشا شب که پس از ساعت پنج ظلم عاطل شود و خُسبد رنج مردم از شر هم آسوده شوند فارغ از صحبت بیهوده شوند» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر باز بر تافت به عالَم خورشید ایرج میرزا

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر باز بر تافت به عالَم خورشید ایرج میرزا بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *