از من گرفت گیتی یارم را

از من گرفت گیتی یارم را – دل بزه کار

  • شعر از من گرفت گیتی یارم را – دل بزه کار ملک الشعرا بهار 

     

    از من گرفت گیتی یارم را

    وز چنگ من ربود نگارم را

     

    وبرانه ساخت یکسره کاخم را

    آشفته کرد یکسره کارم را

     

    ز اشک روان و خاک به سرکردن

    در پیش دیده کند مزارم را

     

    یک سو سرشک و یک سو داغ دل

    پر باغ لاله ساخت کنارم را

     

    گر باغ لاله داد به من پس چون

    از من گرفت لاله عذارم را

     

    در خاک کرد عشق و شبابم را

    بر باد داد صبر و قرارم را

     

    چون حرف مفت و صحبت بی‌برهان

    بر ترهات داد مدارم را

     

    بر گور مرده ریخت شرابم را

    در کام سگ فکند شکارم را

     

    جام میم فکند ز کف و آنگاه

    اندر سرم شکست خمارم را

     

    بس زار ناله کردم و پاسخ داد

    با زهرخند، نالهٔ زارم را

     

    گفتم بهار عشق دمید، اما

    گیتی خزان نمود بهارم را

     

    گیتی گنه نکرد و گنه دل کرد

    کاین گونه کرد سنگین بارم را

     

    باری بر آن سرم که از این سینه

    بیرون کنم دل بزه کارم را

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ملک الشعرا بهار

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: مفعول فاعلات مفاعیلن (مضارع مسدس اخرب مکفوف)

     

    قالب شعر: قصیده

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    8 جمله معروف پدر و پارامو خوآن رولفو – تکه کتاب

    دانلود آهنگ ملت عشق روزبه نعمت الهی + پخش آنلاین

    دانلود آهنگ عاشقانه

    چون ابر به نوروز رخ لاله بشست – 24

     

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

     

    از من گرفت گیتی یارم را

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «از من گرفت گیتی یارم را وز چنگ من ربود نگارم را وبرانه ساخت یکسره کاخم را آشفته کرد یکسره کارم را» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار  بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «گیتی گنه نکرد و گنه دل کرد کاین گونه کرد سنگین بارم را باری بر آن سرم که از این سینه بیرون کنم دل بزه کارم را» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر دل بزه کار ملک الشعرا بهار

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر دل بزه کار ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *