آن چه شعله است کزان راهگذار می‌آید

آن چه شعله است کزان راهگذار می‌آید _ 63

  • شعر آن چه شعله است کزان راهگذار می‌آید _ غزل63 _ ملک الشعرا بهار 

     

    آن چه شعله است کزان راهگذار می‌آید

    یا چه برقیست که دایم به‌نظر می‌آید

     

    ظلماتیست جهانگیرکه چون سیل روان

    مژده آب حیاتش ز اثر می‌آید

     

    زادهٔ فکر من است این که پس از چندین قرن

    به سفررفته و اکنون زسفر می‌آید

     

    دیده بگشای و در آغوش بگیرش کز مهر

    پسری بر سر بالین پدر می‌آید

     

    اگر این فتنه گری زان خط سبز است چه باک

    خوش بود فتنه گر از دور قمر می‌آید

     

    پا و سر می‌شکند راه خرابات ولی

    مرد وارسته ازبن راه بسر می‌آید

     

    ای دل از کو تهی دست طلب شکوه مدار

    صبرکن عاقبت آن نخل به‌بر می‌آید

     

    هرکجا بگذرد آن سرو خرامنده بهار

    خاک راهش به نظرکحل بصر می‌آید

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ملک الشعرا بهار

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)

     

    قالب: غزل

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    شاهدی کز پی او دیدهٔ گریانی نیست _ 29

    عشق تو بکشت عالم و عامی را – ۵

    لب لعل تو می‌ فروشی کرد _ 45

    بردار زلفش از رخ تا جان تازه بینی – ۲۲۱

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    آن چه شعله است کزان راهگذار می‌آید

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «آن چه شعله است کزان راهگذار می‌آید یا چه برقیست که دایم به‌نظر می‌آید ظلماتیست جهانگیرکه چون سیل روان مژده آب حیاتش ز اثر می‌آید» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار  بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «ای دل از کو تهی دست طلب شکوه مدار صبرکن عاقبت آن نخل به‌بر می‌آید هرکجا بگذرد آن سرو خرامنده بهار خاک راهش به نظرکحل بصر می‌آید» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر آن چه شعله است کزان راهگذار می‌آید ملک الشعرا بهار

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر آن چه شعله است کزان راهگذار می‌آید ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *