سعید سلطنه ای آنکه تا ابد خجلم

سعید سلطنه ای آنکه تا ابد خجلم

  • شعر سعید سلطنه ای آنکه تا ابد خجلم _ ادیب الممالک 

     

    سعید سلطنه ای آنکه تا ابد خجلم

    ز فضل بی شمر و لطف بی کرانه تو

     

    گمانم آنکه فرامش نکرده ای که رهی

    برای حاجتی آمد درون خانه تو

     

    حقوق خود ز وزیر خزانه کرد طلب

    بعون و همت و الطاف جاودانه تو

     

    پس از سه روز تهی آستین فراز آمد

    رسول بنده مسکین از آستانه تو

     

    مرا چو اخوه یوسف پدر همی بفروخت

    مهین برادر فرخنده یگانه تو

     

    کنون سزد ز کریمی که این ترانه من

    بدو رسانی و مستش کند ترانه تو

     

    بگو بحضرت وی آنکه لعل و سنگ شود

    به یک ترازو سنجیده در خزانه تو

     

    به جای آنکه خسان را دفاع داده بشعر

    ز خاندان و تبار تو و بطانه تو

     

    چه کرده ام من مسکین که چون اسیر ذلیل

    شدم ز قهر گرفتار تازیانه تو

     

    کجا شد آن کرم وجود و رادی و مردی

    کجا شد آن خرد و داد عادلانه تو

     

    من آن عقاب قوی پنجه ام که دست قضا

    فکنده است به دامم به طمع دانه تو

     

    تو در لطیفه سرآئی هزار دستانی

    ولی عقاب نگنجد در آشیانه تو

     

    به نزد قاضی وجدان اگر برد دعوی

    درین ستم چو بود عذر یا بهانه تو

     

    یکی به عاقبت کار خود نگر که نبست

    سعادت ابدی عهد با زمانه تو

     

    شود که روزی سازد تنت نشانه تیر

    کسی که بوده دلش سالها نشانه تو

     

    تو میروی و ازین کارهای زشت پلید

    همی بماند اندر جهان فسانه تو

     

    مرا مگیر درین اشتلم که گرمتر است

    زبانه عطش وجوعم از زبانه تو

     

    ز من بجان تو خواری فزون رسد اما

    جز این نمانده دگر تیر در کتانه تو

     

    که بشکنی دهنم را به مشت و بار خدای

    همی بساید با سنگ قهر چانه تو

     

    وجوه خالصه و نقد و جنس دیوان شد

    تمام صرف می و بربط چغانه تو

     

    حقوق مردم بیچاره سالها گردید

    نثار مطبخ و اصطبل و قهوخانه تو

     

    ولی چو بنده تقاضای رسم خویش کنم

    چو شاخ کرگدنان برخورد به شانه تو

     

    از آن بخیره و غافل که جمله نزد منست

    حساب و دفتر روزانه و شبانه تو

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ادیب الممالک

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)

     

    قالب شعر: قطعه

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    حال دلم طوفانیست

    در آینه پاییدنت را دوست می‌دارم

    آن شنیدم خیمه ای از شاه روس

    مردم ایران دو فرقه اند که هر یک

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    سعید سلطنه ای آنکه تا ابد خجلم

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «سعید سلطنه ای آنکه تا ابد خجلم ز فضل بی شمر و لطف بی کرانه تو گمانم آنکه فرامش نکرده ای که رهی برای حاجتی آمد درون خانه تو» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ادیب الممالک که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ادیب الممالک بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «ولی چو بنده تقاضای رسم خویش کنم چو شاخ کرگدنان برخورد به شانه تو از آن بخیره و غافل که جمله نزد منست حساب و دفتر روزانه و شبانه تو» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر سعید سلطنه ای آنکه تا ابد خجلم ادیب الممالک

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر سعید سلطنه ای آنکه تا ابد خجلم ادیب الممالک بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *