سحرگاه چون اختر اورمزد

سحرگاه چون اختر اورمزد

  • سحرگاه چون اختر اورمزد

    عزیمت سپاه و خبردادن فیض الله به بانوی خانقاه

     

    سحرگاه چون اختر اورمزد

    برون آمد از شبروی همچو دزد

     

    خور افتاد چون عابدی زرد چهر

    پی سجده در خانقاه سپهر

     

    زمانه بر اندام سیارگان

    بپوشید دیبای بازارگان

     

    شه شرق ار که بر آهیخت تیغ

    ستاره فروشد به تاریک میغ

     

    به رخت نبرد اندر آمد گروه

    خروشان چو دریا و جوشان چو کوه

     

    دلیران به مردانگی تاختند

    به قصد عدو تیغ کین آختند

     

    یکی سفله پست بدگوهری

    سخن چین و بدبخت و شوم اختری

     

    که فیض اللهش نام منحوس بود

    ز بانو در این عرصه جاسوس بود

     

    چو دانست اوضاع دوشینه را

    بینباشت زین داستان سینه را

     

    شتابان در قلعه آمد چو باد

    ندا زد که ای بانوی کج نهاد

     

     

    مطالب بیشتر در:

    وزن شعر: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)

     

    قالب شعر: منظومه

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    حال دلم طوفانیست

    در آینه پاییدنت را دوست می‌دارم

    آن شنیدم خیمه ای از شاه روس

    مردم ایران دو فرقه اند که هر یک

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    سحرگاه چون اختر اورمزد

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «سحرگاه چون اختر اورمزد برون آمد از شبروی همچو دزد خور افتاد چون عابدی زرد چهر پی سجده در خانقاه سپهر» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ادیب الممالک که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ادیب الممالک بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «چو دانست اوضاع دوشینه را بینباشت زین داستان سینه را شتابان در قلعه آمد چو باد ندا زد که ای بانوی کج نهاد» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    عزیمت سپاه و خبردادن فیض الله به بانوی خانقاه

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر عزیمت سپاه و خبردادن فیض الله به بانوی خانقاه ادیب الممالک بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *