راز-دلم-جور-روزگار-برافکند-خاقانی

راز دلم جور روزگار برافکند – ۷۸

  • شعر راز دلم جور روزگار برافکند خاقانی – قصیده ۷۸

    ایضا در مرثیهٔ خانوادهٔ خود

     

     

    راز دلم جور روزگار برافکند

    پردهٔ صبرم فراق یار برافکند

     

    این همه زنگار غم بر آینهٔ دل

    فرقت آن یار غم‌گسار برافکند

     

    خانهٔ بام آسمان که سینهٔ من بود

    قفل غمش هجر یار غار برافکند

     

    زلزلهٔ غم فتاد در دل ویران

    سوی مژه گنج شاهوار برافکند

     

    گنج عزیز است عمر آه که گردون

    نقب به گنج عزیز خوار برافکند

     

    من همه در خون و خاک غلطم و از اشک

    خون دلم خاک را نگار برافکند

     

    غصه همه قسم من فتاد که ناگاه

    قرعهٔ غم دست روزگار برافکند

     

    دل به سر بیل غم درخت طرب را

    بیخ و بن از باغ اختیار برافکند

     

    سوزن امید من به دست قضا بود

    بخیه از آنم به روی کار برافکند

     

    رشتهٔ جان صد گرده چو رشتهٔ تب داشت

    غم به دل یک گره هزار برافکند

     

    جامهٔ جان هم به دست گازر غم ماند

    داغ سیاهش هزار بار برافکند

     

    در پس زانو چو سگ نشینم کایام

    بر دل سگ‌جان مرا غبار برافکند

     

    نعره زنان چون نمک بر آتشم ایرا

    غم نمکم بر دل فگار برافکند

     

    از دم سردم صدا به کوه درافتاد

    لرزهٔ دریا به کوهسار برافکند

     

    شورش دریای اشک من به زمین رفت

    بر تن ماهی شکنج مار برافکند

     

    چرخ که دود دلم پلنگ تنش کرد

    خواب به بختم پلنگ‌وار برافکند

     

    بستهٔ خواب است بخت و خواب مرا غم

    بست و به دریای انتظار برافکند

     

    چرخ نهان کش که پرده ساز خیال است

    پردهٔ خاقانی آشکار برافکند

     

     

    شعر ایضا در مرثیهٔ خانوادهٔ خود خاقانی

    البته نام اصلی این شعر «ایضا در مرثیهٔ خانوادهٔ خود» است که توسط خاقانی، شاعر و قصیده‌سرای بزرگ ما، نوشته شده. این شعر این گونه آغاز می‌شود: «راز دلم جور روزگار برافکند».

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    خاقانی قالب: قصیده وزن شعر: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان نا آشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

     

    شعر راز دلم جور روزگار برافکند اثر کیست؟

    این شعر اثر خاقانی است.

     

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    تینا

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»