در بوستان سروش همی روید از درخت

در بوستان سروش همی روید از درخت

  • شعر در بوستان سروش همی روید از درخت _ ادیب الممالک 

    در مقدمه طبع شاهنامه در وصف دربار مظفرالدین شاه

     

    در بوستان سروش همی روید از درخت

    وز آسمان ببارد دانش ز ماه و هور

     

    تابد هنر ز گوی گریبان بخردان

    چون ماه نو ز چرخ و می کهنه از خنور

     

    با فر شهریار تواناست پای لنگ

    وز توتیای مهرش بیناست چشم کور

     

    دانا چنانکه تشنه شتابد در آبگاه

    تازد به خاک راه شهنشه ز راه دور

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ادیب الممالک

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)

     

    قالب شعر: قطعه

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    حال دلم طوفانیست

    در آینه پاییدنت را دوست می‌دارم

    آن شنیدم خیمه ای از شاه روس

    مردم ایران دو فرقه اند که هر یک

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    در بوستان سروش همی روید از درخت

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «در بوستان سروش همی روید از درخت وز آسمان ببارد دانش ز ماه و هور تابد هنر ز گوی گریبان بخردان چون ماه نو ز چرخ و می کهنه از خنور» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ادیب الممالک که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ادیب الممالک بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «با فر شهریار تواناست پای لنگ وز توتیای مهرش بیناست چشم کور دانا چنانکه تشنه شتابد در آبگاه تازد به خاک راه شهنشه ز راه دور» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر در مقدمه طبع شاهنامه در وصف دربار مظفرالدین شاه ادیب الممالک

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر در مقدمه طبع شاهنامه در وصف دربار مظفرالدین شاه ادیب الممالک بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *