دریچه باز بود - دریچه ای رو به شب

دریچه باز بود – دریچه ای رو به شب

  • دریچه باز بود – دریچه ای رو به شب

     

    دریچه باز بود
    و در صفای شامگاه باغ
    سلام کاج بود و خنده ی ستاره ها
    پرسش نسیم از درخت : زنده ای؟
    و پاسخ درخت : زنده ام
    و موج رقص
    در تن درخت
    و دست عاشق نسیم و گردن درخت
    و مرد ، در پس دریچه ایستاده بود
    میان پرسشی ز خویش و پاسخی به خویش
    در تو آنکه بود ، هست ؟
    در من ، آنکه بود نیست
    چراغ ، مرده بود در سرای مرد
    و سایه ای نبود در قفای مرد
    و دست هیچ کس به روی شانه های مرد
    سکوت بود و
    آن صدا که گفته بود : در من آنکه بود ، نیست
    در سقوط آبشار بی صدای پرده ها
    دلی به مرگ خویش می گریست ، می گریست

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    تطبیق تصویر استعاره ای زنان در اشعار دو بانو

    خوبرویان جفاپیشه وفا نیز کنند – 250

    تاریکی پیچک وار به چپر ها پیچید – هنگامی

    به آفتاب بگویید – پوستی تازه

     

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    آ

    هان! هلا! آی!


    دریچه باز بود

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «دریچه باز بودو در صفای شامگاه باغ سلام کاج بود و خنده ی ستاره ها پرسش نسیم از درخت : زنده ای؟ و پاسخ درخت : زنده ام و موج رقص در تن درخت و دست عاشق نسیم و گردن درخت» آیا با این سطر ها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین نادر نادرپور که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای نادر نادرپور بودید، این شعرر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «چراغ ، مرده بود در سرای مرد و سایه ای نبود در قفای مرد و دست هیچ کس به روی شانه های مرد سکوت بود و آن صدا که گفته بود : در من آنکه بود ، نیست در سقوط آبشار بی صدای پرده ها دلی به مرگ خویش می گریست ، می گریست» از چه سطرهایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای دریچه ای رو به شب

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر دریچه ای رو به شب نادر نادرپور بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    فاطمه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *