درست همین لحظه

درست همین لحظه

  • درست همین لحظه

     

    درست همین لحظه
    همین خلسه ی موهوم سکرآور
    که چشم هایت رو به روی آینه تکرار می شود
    ویران می کنند و از نو بنا می کنند
    درست همین ثانیه ی خودفراموشی های بی بدیل
    یکی شدن های بی دلیل
    شهادت می دهم به تمام آن چه یگانگی ست…
    پرسش بی پاسخ!
    آیا کشمکش تن ها،تنها پرچم رهایی ارواح نیست؟
    آیا این فهم سرخ، جنون رو به گسستن بندها نیست؟
    نگاه کن!
    زمان،آغوش گشوده ترین مرد تاریخ است
    درست رو به روی چشم هایی که برای لبخند بی علتند
    برای مهربانی بی منتند
    چشم هایی که انکار همه ی فلسفه هاست
    همه ی آن چه که باید…
    و انسان در لحظه دوست می دارد
    در لحظه به یاد می سپارد
    و در لحظه
    می میرد…
    حالا بگذار زمان آغوش بگشاید
    بگذار موسیقی این باران بی دلیل
    در همین شب سرد
    بر سقف این عمارت قدیمی
    یگانگی چشم ها را جشن بگیرد
    برخیز!
    چراغ ها را خاموش کن
    اردی بهشت نزدیک است…

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    میثم اسکندری
    Latest posts by میثم اسکندری (see all)

    1 دیدگاه برای “درست همین لحظه

    1. Arezoo Beyranvand گفته:

      سلام جناب اسکندری بنده ارزو بیرانوندم گوگل سرچ کنید اشعارم رو میبینید تمایل داشتید به من ایمیل بزننید میخوام در رابطه با اشعارم باهاتون صحبت کنم
      Arezoo.ayta1394@gmail..com

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *