از درد می رسیم به باران چشم تو

از درد می رسیم به باران چشم تو

  • از درد می رسیم به باران چشم تو

     

    از درد می رسیم به باران چشم تو
    یعنی که عقل، مات و پریشان چشم تو
    این جاده هم همیشه مقدر شده ولی
    آخر رسید باز به زندان چشم تو
    مردی که بی تو خسته ی افکار خویش بود
    زن شد به زخم طعنه ی مردان چشم تو
    زن می شوی همیشه پرستش کنم تورا
    یعنی که می پرستم و ایمان چشم تو
    در امتداد آینه ها گریه می کنم
    هرشب فقط به یاد همان آنِ چشم تو
    من کافرم اگر نپرستم تورا…تورا…
    من بنده ی تمام خدایان چشم تو
    این سرمه ای ترین غزلم را نفس نفس-
    -آورده ام درون خیابان چشم تو
    تا هر دوشنبه ای که نیایی سرِ قرار
    تا آخرین دوشنبه ی پایان چشم تو

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    میثم اسکندری
    Latest posts by میثم اسکندری (see all)

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *