داورا ای که بهنگام مدیحت بورق

داورا ای که بهنگام مدیحت بورق

  • شعر داورا ای که بهنگام مدیحت بورق _ ادیب الممالک 

     

    داورا ای که بهنگام مدیحت بورق

    بیزد از خامه مه و مهر و سهیل یمنم

     

    تا بحدیکه همه مدعیان پندارند

    مالک مرسله زهره و عقد پرنم

     

    تو همه ماهی و خورشیدی و ابری و نسیم

    من خزان دیده و پژمرده گلی در چمنم

     

    آفتابی که بگردون شده تابنده توئی

    سایه کافتد از آن، بر زبر خاک منم

     

    خرد بودم من و دادیم بزرگی چندان

    که نگنجد بتن ای خواجه دگر پیرهنم

     

    پیرهن بر تن سهل است که از وجد و طرب

    جای آنست که بیرون شود از پوست تنم

     

    شیوه بوالحسنی داری وجود علوی

    ویژه با من که ز نسل علی «ع » بوالحسنم

     

    برگزیدی ز خردمندان در بارگهم

    برکشیدی زسخن سنجان در انجمنم

     

    کرمت ماء معین ریخت بجام هوسم

    سخنت در ثمین داد بجای ثمنم

     

    چون تو آوردی و اینجا تو نگهداشتیم

    هم تو بردی بر شاهنشه با خویشتنم

     

    می نترسم زبد چرخ و نباشم حیران

    کانکه آورده مرا باز برد در وطنم

     

    بیژن آسا ز چه غصه برون آرد باز

    رستم فضل تو بی منت دلو و رسنم

     

    تو پرستنده حقی و گر این بنده ترا

    نپرستم ز سر صدق کم از برهمنم

     

    ور ترا نیک پرستم همه دانند که من

    بنده حقم و از جان عدوی اهرمنم

     

    تو بنامیزد نقاد سخن باشی و من

    نیست در مخزن دانش گهری جز سخنم

     

    گر سخن راست سرودم دهنم شیرین کن

    ورنه شاید که دو صد مشت زنی بر دهنم

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ادیب الممالک

     

    شعر مشروطه

     

    وزن شعر: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)

     

    قالب شعر: قطعه

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    حال دلم طوفانیست

    در آینه پاییدنت را دوست می‌دارم

    آن شنیدم خیمه ای از شاه روس

    مردم ایران دو فرقه اند که هر یک

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    داورا ای که بهنگام مدیحت بورق

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «داورا ای که بهنگام مدیحت بورق بیزد از خامه مه و مهر و سهیل یمنم تا بحدیکه همه مدعیان پندارند مالک مرسله زهره و عقد پرنم» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ادیب الممالک که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ادیب الممالک بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «تو بنامیزد نقاد سخن باشی و من نیست در مخزن دانش گهری جز سخنم گر سخن راست سرودم دهنم شیرین کن ورنه شاید که دو صد مشت زنی بر دهنم» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر داورا ای که بهنگام مدیحت بورق ادیب الممالک

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر داورا ای که بهنگام مدیحت بورق ادیب الممالک بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *