بزن ای دلبر هر هفت کرده
بند سوم
بزن ای دلبر هر هفت کرده
نوای دوستی را هفت مرده
مفاعلین مفاعلین مفاعیل
هزج آغاز کن در هفت پرده
سروده و ستروع آهنگ است پرده
دلیر و چابک و جنگی نبرده
بط صهبا و میر باده نوشان
دگر نوباوه بطیخ سرده
قسم سوگند و قول و شرط دمدار
کتاب بیع و پیراهن نورده
سرای بی روانان دخم و دخمه
چو کاهو کب بود تابوت مرده
مر آن، جذوار را با کاکنج گوی
مه و پروین، نگار پشت پرده
قباله بیت و مزد آسیابان
بود در پارسی این هر دو ترده
کنیزک داده باشد عبد بنده
اسیری را که بفروشند برده
بود کاغاله و کاژیره قرطم
چو خبه خاکشی زردچوبه هرده
شش انداز اوستاد نردبازان
بت آراسته، هر هفت کرده
بود روشن سپهر از هفت خاتون
شود بینا دو چشم از هفت پرده
کمیت اسب کهر اشقرع کرنگ است
مجنس اکدش و ویژه است جرده
بود آلا و شعله اخگر آذر
و رزم آتش خدوک و جمره خرده
تنک نان و غیار قوم موسی
نگاه و بالش و مجموع گرده
مرخشه نحس و فرخنده مبارک
چو پیشانی چکاد و چهره چرده
بود گرد دهان پتفوز و بدپوز
کفل باشد سرین و کلیه گرده
چو ویلان طفره و ویلانج حلوا
فلاته میده حلوا رهشه ارده
درسته عفو و کین توزی زلیفن
و جرگر، مفتی و چابک شکرده
بود فرتور عکس و طبع دان چاپ
غراره مضمضه ارابه غرده
ترقی روز به ضدش فرارون
چو پرمر انتظار و درد درده
ضروری وایه و دربای و وایست
جمد یخ منجمد باشد فسرده
مطالب بیشتر در:
وزن شعر: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)قالب شعر: مثنوی
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
در آینه پاییدنت را دوست میدارم
مردم ایران دو فرقه اند که هر یک
در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آ
(حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".
بزن ای دلبر هر هفت کرده
شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «بزن ای دلبر هر هفت کرده نوای دوستی را هفت مرده مفاعلین مفاعلین مفاعیل هزج آغاز کن در هفت پرده» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز میتوانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذابتر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ادیب الممالک که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ادیب الممالک بودید، این شعر را چگونه شروع میکردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «ترقی روز به ضدش فرارون چو پرمر انتظار و درد درده ضروری وایه و دربای و وایست جمد یخ منجمد باشد فسرده» از چه سطر هایی استفاده میکردید؟
بند سوم
دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاهها برای شعر بند سوم ادیب الممالک بنویسید. اگر از شعر لذت بردهاید، بنویسید که چرا لذت بردهاید و اگر لذت نبردهاید، دلیل آن را بنویسید.
اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان میشنویم.
اگر عکسنوشتهای با این شعر درست کردهاید، در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.
پیشنهاد میکنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.
- به هر که جور نکردی نمی توانستی - ژانویه 29, 2024
- چشم مستت شوخی آغازد همی - ژانویه 29, 2024
- هزار سال رهست از تو تا مسلمانی - ژانویه 29, 2024