ای مدرسه مزینیه

ای مدرسه مزینیه

  • ای مدرسه مزینیه

    خطاب بمدرسه مزینیه بنات

     

    ای مدرسه مزینیه

    ای روضه دلکش سنیه

    ای مهد بنات فخر و عصمت

    مقصوره امهات حکمت

     

    ای گلبن هوش را گلستان

    اطفال وجود را دبستان

     

    ای ستر عرائس معانی

    ای چرخ نجوم آسمانی

     

    ای رانده به درگهت مراکب

    در کوکبه شرف کواکب

     

    ای خفته ترا به مهد فرهنگ

    مهر و مه و زهره و شباهنگ

     

    الحمد که گلبنت جوان است

    آب شرفت به جو روان است

     

    در سایه بید و شاخ سروت

    شد نغمه سرا همی تذروت

     

    ما تازه گلان که بر درختیم

    از فضل تو شاد و نیک بختیم

     

    باغ گل و لاله بهشتیم

    در مزرع علم سبز کشتیم

     

    دخت شرفیم و مام دانش

    داریم به کف زمام دانش

     

    از چشمه علم آب نوشیم

    در جام شرف شراب نوشیم

     

    طفلیم و ترا بخوان طفیلیم

    مهمان تو در نهار و لیلیم

     

    در سلسله بنات حوا

    در خانه امهات و آباء

     

    هستیم چو رشته منضد

    از لعل و بجاده و زبرجد

     

    روزی دو سه نگذرد ازین روز

    کز نطق خوش و رخ دلفروز

     

    ام الحسنات و الکرامات

    باشیم و کنیم عقل را مات

     

    در نحر معارف از ولائد

    بندیم وسائط الفلائد

     

    در ذروه منتهی المدارج

    آریم بر آسمان معارج

     

    ای خانه فخر و سرفرازی

    ای کارگه بشر طرازی

     

    ای بیت جلال و کعبه عز

    مصباح هنر چراغ معجز

     

    ایوان تو را سپهر اطلس

    طاقی است به هیئت مسدس

     

    از بیت قوام گشته قائم

    بر لوح فلک تو را قوائم

     

    ای بانی این بنای محکم

    کدبانوی دختران آدم

     

    در باغ شکوفه معانی

    سرچشمه آب زندگانی

     

    از گوهر خاتم النبیین

    صدیقه نژاد و مریم آیین

     

    در بیت کمال، ربة البیت

    هوش تو چراغ عقل رازیت

     

    در کشت هنر توئی کدیور

    فرهنگ گرفته از تو زیور

     

    از فکر تو بردمد حقایق

    چونان که ز بوستان شقایق

     

    بخت خوش و طالع سعیدت

    خوانده است شفیقة العمیدت

     

    قلبت که سراچه الهی است

    روشن ز دعای صبحگاهی است

     

    مرضیه صفت وضی نژادی

    پاکیزه نهاد و پاکزادی

     

    دیو از تو رخ پری گرفته

    سیمای گل طری گرفته

     

    بر جیس و مه آفتاب و کیوان

    پرورده نعمتت در ایوان

     

    با لفظ فصیح و قول لین

    دوشیزه فضل را مزین

     

    هارون تو بسته قدس را مهد

    ز اسرار مبین بقیة العهد

     

    در دامن تو دمیده هر دم

    روح القدسی به جیب مریم

     

    بنت الشفه تو مریم آسا

    آبستن گوهر مسیحا

     

    احسنت بر این اساس زیبا

    کش اطلس چرخ فرش دیبا

     

    ماشاء الله تبارک الله

    زین کاخ مزین منزه

     

    امید که این بهشت نوباد

    همواره به همت تو آباد

     

    در سایه شاه داد پرور

    کوشد به همه ملوک سرور

     

    از تاج قباد و تخت جمشید

    بنشسته بر اوج ماه و خورشید

     

    محبوب قلوب پیر و برنا

    فرمانده عاجز و توانا

     

    ابری که بر از ستاره اوجش

    بحری که گهر نشانده موجش

     

    از همت صاحب ستوده

    دانشور دانش آزموده

     

    دستور وزارت معارف

    فرزانه حکیم ملک عارف

     

    حکمش زده بر سپهر رایات

    صدگونه ز محکمات آیات

     

    ابراهیمی که اندرین عهد

    زد بر بت جهل تیشه جهد

     

    بتخانه ز عزتش معزا

    در سوگ منات و لات و عزی

     

    یارب به جلال و جاه احمد

    سرحلقه انبیا محمد

     

    بر ذات علی و آل پاکش

    وان روی منیر تابناکش

     

    کاین مدرسه را بدار توام

    در سایه شهریار قائم

     

     

    مطالب بیشتر در:

    وزن شعر: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)

     

    قالب شعر: منظومه

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    حال دلم طوفانیست

    در آینه پاییدنت را دوست می‌دارم

    آن شنیدم خیمه ای از شاه روس

    مردم ایران دو فرقه اند که هر یک

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    ای مدرسه مزینیه

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «ای مدرسه مزینیه ای روضه دلکش سنیه ای مهد بنات فخر و عصمت مقصوره امهات حکمت» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ادیب الممالک که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ادیب الممالک بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «بر ذات علی و آل پاکش وان روی منیر تابناکش کاین مدرسه را بدار توام در سایه شهریار قائم» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    خطاب بمدرسه مزینیه بنات

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر خطاب بمدرسه مزینیه بنات ادیب الممالک بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *