از جرم گِل سیاه تا اوج زحل

از جرم گِل سیاه تا اوج زحل – 119

  • دکلمه صوتی از جرم گِل سیاه تا اوج زحل  – رباعی 119از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی کردم همه مشکلاتِ کلی را حل بگشادم بندهای مشکل به حیل.

     

     

    از جرم گِل سیاه تا اوج زحل

    کردم همه مشکلاتِ کلی را حل

     

    بگشادم بندهای مشکل به حیل

    هر بند گشاده شد به جز بند اجل

     

     

    هر بند گشاده شد به جز بند اجل

    در قالب رباعی ضربه‌ی اصلی شعر در مصرع آخر اتفاق می‌افتد. از ابتدا انگار به گونه‌ای شاعر می‌خواسته ما را آماده کند تا برسد به مصرع آخر، به همین دلیل همیشه سطر آخر رباعی در ذهن مخاطب خوب به یاد می‌ماند، و این شعر حکیم عمر خیام را نیز بسیاری از مردم با نام «هر بند گشاده شد به جز بند اجل» می‌شناسند.

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    حکیم عمر خیام قالب: رباعی وزن شعر: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)

     

    دکلمه از جرم گِل سیاه تا اوج زحل صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر «از جرم گِل سیاه تا اوج زحل» از خیام است. این قطعه‌ ها توسط داوود ملک زاده و زهرا بهمنی خوانده شده‌اند.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

     

    معنی و تفسیر از جرم گِل سیاه تا اوج زحل

     

    این رباعی جور دیگری هم گفته شده است:
    از جرم حضیض خاک تا اوج زحل

    کردم همه مشکلات گردون را حل

    بیرون جستم ز بند هر مکر و حیل

    هر بند گشاده شد مگر بند اجل

    پیش تصریح کردم که بعید نیست خیامی رباعی را سروده باشد و بعدهم تغییراتی در آن داده باشد. بیشتر رباعیات بالبداهه بوده است. احتمالا دیگران می نگاشتند و یا سریع حفظ می کردند. و در بازبینی آن تغییرات داده می شد. لذا بعضی از شعرها با تغییراتی در آن نیز بیان شده و بعضا پنداشته اند که رباعی دیگری است یا رباعی متعلق به دیگری است. لذا دچار مشکل می شوند. اگر بدانیم که هر شاعری نخست شعر را می سراید و آن گاه در بازبینی تغییراتی ایجاد می کند این مشکل به صورت اساسی حل و فصل خواهد شد. شاید یک رباعی به سه و یا چهار جور بیان شده باشد. در حقیقت یک رباعی است که در فرصتهای بعدی توسط خیام بازنگری شده است.

    جرم که معنای آن روشن است. ماده و عصاره اصلی است. و گل سیاه در این جا استعاره است یعنی از زمین. یعنی خاک. یعنی هر آنچه زیر پای ما است. زحل کنایه از عالم بالا و آسمانها است. یعنی از فرش تا عرش. یا از خاک تا افلاک. همه مشکلات کلی و اساسی آنها را حل و فصل کردم. عنایت بفرماید کلی نه به معنای فلسفی و یا منطقی آن است بلکه به عنوان اصلی و اساسی. و یا به معنای کای منطقی بگیرید یعنی مسائل و مشکلاتی که به همه اشیاء مربوط بوده است. ممکن است باغچه منزل شما مشکل خاص خودش را داسته باشد یا باغ همسایه خیام مشکلات ویژه خود را داشته باشد و یا زن همسایه خیام با شوهرش درگیری های خاص خودش را داشته باشد و ممکن است کلثوم ننه خمیرش را که به تنور می زند کنجل شود و یا به داخل تنور بیفتد و بسوزد. خیام به این مشکلات جزی نپرداخته است بلکه مشکلات اصلی و اساسی. نمونه بارز آن تدوین تقویم با همکاران خودش که واقعا کار شگفت انگیزی است. بن مایه برنامه ریزی است. این نوع از مشکلات. همه این ها را خیام حل و فصل کرده است. هر مشکل در حقیقت یک لند و گره است. یک مانع است. خیام می گوید همه این بندها را یکی پس از دیگری توانستم حل کنم الا گره کور و بند ناگشوده مرگ و اجل. این گره را نتوانستم بگشایم.

    بارها تاکید کردم که خیام دغدغه مرگ داشت. اتفاقا عرض کردم که مرحوم زرین کوب دو ماه پیش از درگذشتش که میهمان ما بود پرسیدم مهمترین و اصلی ترین دغدغه شما چیست ؟ فرمودند: مرگ. برایب این نمی شود چاره ای اندیشید. و خیام نیز همین معنا را به زبان دیگری بیان کرده است.

    حسن جمشیدی

     

    دیدگاه کاربران از جرم گِل سیاه تا اوج زحل

     

    پویان می گوید:

    با سلام
    بنده در سایر نسخه ها گونه دیگری از این رباعی رو دیدم که به نظر صحیح تر می آید. و احتمالا همانی است که دوست عزیزمان آقای امین کیخا نیز مد نظر داشتند.

    در بیت اول:
    از جرم حضیض خاک تا اوج زحل / کردم همه مشکلات گردون را حل
    واژه حضیض در مقابل واژه اوج قرار دارد (تضاد)، در علم هیئت (اخترشناسی) برای کواکب و سیارات نقاطی از دایرة البروج را نقطه اوج و نقطه حضیض در نظر می گرفتند. همچنین سیاره زحل را بالاترین فلک سیارات می انگاشتند و لذا آن را نمادی از بلند مرتبگی می دانستند. از این روی میان جرم حضیض خاک که نمادی از پایین ترین مرتبه هستی است تا اوج زحل، که اشاره به بالاترین رتبه وجود دارد، تناسب معنایی بسیار زیبایی به بر قرار است که تلمیحاً اشاره به کل مراتب عالم وجود دارد.
    لذا در مصراع دوم بیت اول نیز کلمه “گردون” با توضیحی که عرض شد، تناسب بیشتری دارد.
    در خصوص بیت دوم نیز:
    بیرون جستم ز بند هر مکر و حیل / هر بند گشاده شد مگر بند اجل
    چنانچه دوستان نیز مطلع هستند حکیم عمر خیام علاوه بر شعر، در علم نجوم نیز از بزرگان آن عرصه به شمار می آیند. در بیت دوم کلمات با توجه به اعتقاد منجمان به تأثیرات سیاره زحل انتخاب شده است که به عقیده ی بنده واقعاً بی نظیر است. (واژگانی چون: مکر، حیل، بند و اجل)

    بهرام مشهور می گوید:

    گشادن = گشاد کردن ، باز کردن از طریق گشاد گردن گشودن = باز کردن بطور کلی پس :
    بگشودم همه بندهای مشکل به حیل
    هربند گشوده شد به جز بند اجل

     

     

    شعر از جرم گِل سیاه تا اوج زحل اثر کیست؟

    این شعر اثر خیام است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *