از آمدن بهار و از رفتن دی

از آمدن بهار و از رفتن دی – 158

  • دکلمه صوتی از آمدن بهار و از رفتن دی  – رباعی 158از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی اوراق وجود ما همی گردد طی می خور! مخور اندوه که فرمود حکیم.

     

     

    از آمدن بهار و از رفتن دی

    اوراق وجود ما همی گردد طی

     

    می خور! مخور اندوه که فرمود حکیم

    غمهای جهان چو زهر و تریاقش می

     

    غمهای جهان چو زهر و تریاقش می

    در قالب رباعی ضربه‌ی اصلی شعر در مصرع آخر اتفاق می‌افتد. از ابتدا انگار به گونه‌ای شاعر می‌خواسته ما را آماده کند تا برسد به مصرع آخر، به همین دلیل همیشه سطر آخر رباعی در ذهن مخاطب خوب به یاد می‌ماند، و این شعر حکیم عمر خیام را نیز بسیاری از مردم با نام «غمهای جهان چو زهر و تریاقش می» می‌شناسند.

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    حکیم عمر خیام قالب: رباعی وزن شعر: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)

     

    دکلمه از آمدن بهار و از رفتن دی صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر «از آمدن بهار و از رفتن دی» از خیام است. این قطعه‌ ها توسط داوود ملک زاده و زهرا بهمنی خوانده شده‌اند.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

     

     

     

    دیدگاه کاربران درباره‌ی از آمدن بهار و از رفتن دی

     

    امین کیخا می گوید:

    در باب سنگ کوب کردن در خوردن می با منگ شنیده اید ؟ تا بحال گمان میکردم چون سنگ بر کسی کوبشی حاصل می شود ! گوییا غلت است و از واژهای فرانسوی است که coup یعنی کوبش , حالیا از می منگ بپرهیزیید که به هر لغتی باشد کار را زار میکند!

    مهرداد پارسا می گوید:

    حکمای یونان هم به استناد رساله «ضیافت» افلاطون باده می نوشیدند و افلاطون در آثار خود از آن تمجید کرده. نمی دانم چرا برای عده ای باده گساری حکما عجیب است. در هر چیزی افراط مایه تیره بختی است، حتی آب زلال نیز اگر از حد خود خارج شود، همچون سمی مهلک در بدن آدمی عمل میکند و او را در دم می کُشد.

     

     

    شعر از آمدن بهار و از رفتن دی اثر کیست؟

    این شعر اثر خیام است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *