آمد ندا از آسمان جان را که بازآ الصلا

آمد ندا از آسمان جان را که بازآ الصلا – 17

  • دانلود دکلمه صوتی آمد ندا از آسمان جان را که بازآ الصلا مولانا – غزل 17 + پخش آنلاین، متن کامل، معنی و تفسیر. جان گفت ای نادی خوش اهلا و سهلا مرحبا سمعا و طاعه ای ندا هر دم دو صد جانت فدا.

    آمد ندا از آسمان جان را که بازآ الصلا مولانا – غزل 17

     

    آمد ندا از آسمان جان را که بازآ الصلا

    جان گفت ای نادی خوش اهلا و سهلا مرحبا

     

    سمعا و طاعه ای ندا هر دم دو صد جانت فدا

    یک بار دیگر بانگ زن تا برپرم بر هل اتی

     

    ای نادره مهمان ما بردی قرار از جان ما

    آخر کجا می‌خوانیم گفتا برون از جان و جا

     

    از پای این زندانیان بیرون کنم بند گران

    بر چرخ بنهم نردبان تا جان برآید بر علا

     

    تو جان جان افزاستی آخر ز شهر ماستی

    دل بر غریبی می‌نهی این کی بود شرط وفا

     

    آوارگی نوشت شده خانه فراموشت شده

    آن گنده پیر کابلی صد سحر کردت از دغا

     

    این قافله بر قافله پویان سوی آن مرحله

    چون برنمی‌گردد سرت چون دل نمی‌جوشد تو را

     

    بانگ شتربان و جرس می‌نشنود از پیش و پس

    ای بس رفیق و همنفس آن جا نشسته گوش ما

     

    خلقی نشسته گوش ما مست و خوش و بی‌هوش ما

    نعره زنان در گوش ما که سوی شاه آ ای گدا

     

     

     

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    مولانا قالب: غزل وزن شعر: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)

     

    آمد ندا از آسمان جان را که بازآ الصلا صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر آمد ندا از آسمان جان را که بازآ الصلا مولانا است. این قطعه‌ها توسط پری ساتکنی عندلیب و سیده سحر حسینی و سهیل قاسمی خوانده شده‌اند.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان نا آشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

     

     

    معنی آمد ندا از آسمان جان را که بازآ الصلا

    آمد ندا از آسمان جان را که بازآ الصلا جان گفت ای نادی خوش اهلا و سهلا مرحبا.

    جان مخاطب ِمنبع الهام است که ترا میخوانم دوباره سوی من آی (گویی مدتی غفلت کرده است )که جان و روح مولانه پاسخ میدهد خوش آمدی سلام.

     

    معنی سمعا و طاعه ای ندا هر دم دو صد جانت فدا

    سمعا و طاعه ای ندا هر دم دو صد جانت فدا یک بار دیگر بانگ زن تا برپرم بر هل اتی.

    به روی چشمم(گوش به فرمانم و اطاعت میکنم چون تورا باور دارم )اگر یک بار دیگر مرا بخوانی تا جایگاه و مرتبه ی امیر المومنین پرواز میکنم (ارتقا مرتبه آگاهی درنتیجه ی الهامات ).هل اتی در غزل 7توضیح داده شده است و راویت دیگری نیز بین اهل حق رواج دارد مبنی براینکه حضرت محمد(ص) در معراج دستی را می بیند با نشانه هایی و بعداز بازگشت آن نشانه هارا دردست حضرت علی(ع) مشاهده میکند.

    معنی ای نادره مهمان ما بردی قرار از جان ما

    ای نادره مهمان ما بردی قرار از جان ما آخر کجا می‌خوانیم گفتا برون از جان و جا.

    ای مهمانی که وجودت کیمیاست مرا به کجا میخوانی؟ -پاسخ :به جایی که از روح و مکان فراتراست (جان باخدایکی شده ومکان ارزش خودرا از دست میدهد).

     

    معنی از پای این زندانیان بیرون کنم بند گران

    از پای این زندانیان بیرون کنم بند گران بر چرخ بنهم نردبان تا جان برآید بر علا.

    تو روحی هستی که برآگاهی روح من میفزایی زیرا ما هردو ازیک اصل هستیم حالا به دنیای مادی (غریبه )دل میبندی ؟این شرط وفاست.

     

    معنی تو جان جان افزاستی آخر ز شهر ماستی

    تو جان جان افزاستی آخر ز شهر ماستی دل بر غریبی می‌نهی این کی بود شرط وفا.

    از اصل، آواره شدن خوشآیند توشده و جایگاه واقعی خود را فراموش کرده اسیر حیله وجادوی پیرزال بدبوی کابلی (کنایه از وابستگی های دنیوی )شدی .

     

    معنی آوارگی نوشت شده خانه فراموشت شده

    آوارگی نوشت شده خانه فراموشت شده آن گنده پیر کابلی صد سحر کردت از دغا.

    ما به قافله ای پوینده که بسوی مرحله ی موعود (وصل حق )می رود پیوستیم چرا سربرنمیگردانی ؟چون دلت در راه حق به جوش و خروش نیفتاده است.

     

    معنی این قافله بر قافله پویان سوی آن مرحله

    این قافله بر قافله پویان سوی آن مرحله چون برنمی‌گردد سرت چون دل نمی‌جوشد تو را.

    جواب مولانا به منبع الهام :فریاد قافله سالارو زنگ کاروان هایی را که ازعقب و جلو در حرکتند گوش ما نمی شنود زیرا سرگرم کسانی هستیم که با ما زیر یک سقف زندگی می کنند (اشاره به خانواده و وابستگی های دنیوی دارد).

     

    معنی بانگ شتربان و جرس می‌نشنود از پیش و پس

    بانگ شتربان و جرس می‌نشنود از پیش و پس ای بس رفیق و همنفس آن جا نشسته گوش ما.

    عده ای در گوشه ای که ما نشستیم هستند (همراهان)همه مست آگاهی و سرخوش از آن و من بیهوش هستم و از نظر آگاهی عرفانی کم بضاعت .آنها فریاد میزنند درگوش من که ای گدا سوی خدا بیا.

     

    معنی خلقی نشسته گوش ما مست و خوش و بی‌هوش ما

    خلقی نشسته گوش ما مست و خوش و بی‌هوش ما نعره زنان در گوش ما که سوی شاه آ ای گدا.

    عده ای در گوشه ای که ما نشستیم هستند (همراهان)همه مست آگاهی و سرخوش از آن و من بیهوش هستم و از نظر آگاهی عرفانی کم بضاعت .آنها فریاد میزنند درگوش من که ای گدا سوی خدا بیا.

     

     

    دیدگاه کاربران درمورد غزل آمد ندا از آسمان جان را که بازآ الصلا

    رحمان ملک پور می گوید:
    در بیت 6 عبارت (گنده پیر کابلی) بنظر می رسد کابلی همان کولی اشد زیرا کولیها ااغلب غیر ساکن و تقریبا اواره اند وتمدن نا پذیر ند که در مصرع اول به ان اشارت رفته است و نیز زنان پیر کولی با چرب زبانی فال بینی وجادوگری نیز می کنند که در مصرع دوم اشارت رفته لازم میدانم اشاره کنم که در کشورهای شرق اروپا کولیهارا سینتی می نامند که اشاره به نواحی رود سند و بطور کلی شرق می کند ولی در ایران خواستگاه اصلی انها را کابل می دانستند .به مرور زمان ودر گویشهای محلی کابلی تبدیل به کولی شده در ایران علاوه بر کولی بنامهای دیکری مانند قرشمال-غربتی-لولی – قره چی نیز شناخته می شوند.

    غبار می گوید:
    با اجازه از آگاهان به شعر و ادبایران اسلامی:
    مولوی، مفسر قرآن است. چه در مثنوی و چه در دیوان شمس.
    تا به حال کار عمیقی بر روی تفسیر قرآن مولوی صورت نگرفته و کتاب هایی چون “آیات مثنوی” هم کامل نیستند و جای کار بیشتری هست.
    قافله بر قافله که در این شعر گفته شده می تواند اشاره به: کادح الی ربک و نیز انا الیه راجعون باشد.
    نعره زنان در گوش ما که سوی شاه آ ای گدا هم می شود به: یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَی اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ
    و توبوا الی الله….
    اوقاتتان خدایی باد.

    الهام می گوید:
    معنی این شعر رو اینجوری درک کردم
    از آسمان ندا آمد که به سمت کمال بیا حس خوبی به جان دست داد در جواب اینکه کجا و چطور اتصال صورت می گیرد پاسخ آمد در لامکان و لازمان یعنی جان از جسم ارزشمند بیرون رود و از مکان و زمان فراتر
    در این هنگام افکار مانع می شوند و عبور از افکار سخت است پس از عبور از افکار و در مرحله خاموش کردن ذهن زندگی مادی خاموش می شود و فقط عشق حقیقی جاری می گردد و دوباره افکار انسان را به زندگی مادی باز می گرداند.

    mehdi shiraz می گوید:
    مخاطب و گوینده هم جوهر وجود انسان است و هم خداوند که خود جوهر وجود است. در طرف دیگر شیطان است آن خلقی که کنار ما نشسته و ما را گدا میخواند وبسوی خود..و همزمان خدا یاجوهر جان ماست که شاه است وما رامیخواند!

     

     

     

    معنی آمد ندا از آسمان جان را که بازآ الصلا چیست؟

    جان مخاطب ِمنبع الهام است که ترا میخوانم دوباره سوی من آی (گویی مدتی غفلت کرده است )که جان و روح مولانه پاسخ میدهد خوش آمدی سلام.

     

     

     

    آمد ندا از آسمان جان را که بازآ الصلا اثر کیست؟

    اثر مولانا است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    رُعیام

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *