آخر ای ایرانی!

آخر ای ایرانی! _ ای ایرانی (در دستگاه دشتی)

  • شعر آخر ای ایرانی! _ ای ایرانی (در دستگاه دشتی) _ ملک الشعرا بهار 

     

    آخر ای ایرانی!

    تا به کی نادانی

     

    تا چند سرگردانی

    بر اروپا بنگر

     

    شور و غوغا بنگر

    کز مژگان خون رانی

     

    باری باری بر خود کن نظری

    داد ازین دربدری آه ازین بی‌خبری

     

    عزت تو جلالت و شجاعتت کو؟

    جلال تاریخی و آن برش شمشیر تو کو؟

     

    کورش و دارای مهین خسرو و شاپورکزین

    غرش و آوای سواران جهانگیر تو کو؟

     

    *

    نه به دل گفتهٔ زردشت تورا هیچ خبر

     

    نه ز محمد خبر و نی ز علی درتو اثر

    اهرمن اندر دل تو جسته مقر

     

    پند بزرگان صدمهٔ دوران رفته ز یادت به نظر

    رستم دستان سام نریمان و آن جگر شیر تو کو؟

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ملک الشعرا بهار

     

    شعر مشروطه

     

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    پیشکار اهرمن دیو فریب

    نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد _ 128

     

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

    آخر ای ایرانی!

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «آخر ای ایرانی! تا به کی نادانی تا چند سرگردانی بر اروپا بنگر» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ملک الشعرا بهار که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ملک الشعرا بهار  بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «نه ز محمد خبر و نی ز علی درتو اثر اهرمن اندر دل تو جسته مقر پند بزرگان صدمهٔ دوران رفته ز یادت به نظر رستم دستان سام نریمان و آن جگر شیر تو کو؟» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر ای ایرانی (در دستگاه دشتی) ملک الشعرا بهار

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر ای ایرانی (در دستگاه دشتی) ملک الشعرا بهار بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *