معنی چار بالشت

معنی چار بالشت

  • معنی چار بالشت به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ چار بالشت در گویش ها و لهجه.

     

    معنی چار بالشت

    معنی: عناصر اربعه.


    چار بالشت در لغت نامه دهخدا

    چاربالشت. [ ل ِ ] ( اِ مرکب ) مسند سلاطین. ( برهان ) ( آنندراج ). || دنیا. ( برهان ) ( آنندراج ). || عناصر اربعه. ( برهان ). و رجوع به چاربالش و چهاربالش و چهار بالشت شود.


    چار بالشت در فرهنگ فارسی

    ( اسم ) چهار بالش
    مسند سلاطین ٠ یا دنیا ٠ یا عناصر اربعه ٠


    پیشنهاد و نظر شما برای واژه چار بالشت

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر حکایت احمد شاملو
    رباعی های نیما یوشیج
    اشعار فروغ فرخزاد
    شعر چشمان یک عبور سهراب سپهری

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *