ای آنکه درون دیده جایت دادم

ای آنکه درون دیده جایت دادم

ای آنکه درون دیده جایت دادم کمربند   ای آنکه درون دیده جایت دادم دل را به نثار خاک پایت دادم   دیدم که میان خود به موئی بستی ناچار کمربند برایت دادم     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم طوفانیست در آینه پاییدنت را دوست می‌دارم آن شنیدم[…]

تا در بر آن طره روبنده شدم

تا در بر آن طره روبنده شدم

تا در بر آن طره روبنده شدم   تا در بر آن طره روبنده شدم خاک قدمت با مژه روبنده شدم   چون مه که ز ابر برقع افکنده به رخ من نیز نهان درون روبنده شدم     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم طوفانیست در آینه پاییدنت را[…]

روبنده ز من بگیر گر می شنوی

روبنده ز من بگیر گر می شنوی

روبنده ز من بگیر گر می شنوی روبنده   روبنده ز من بگیر گر می شنوی از خلق بپوش چهره هر جا که روی   دل گفته بپوش رخ ز کوته نظران ترسیده که مشتبه به خورشید شوی     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم طوفانیست در آینه پاییدنت[…]

چادر چه عطا کرد به من دلبر من

چادر چه عطا کرد به من دلبر من

چادر چه عطا کرد به من دلبر من   چادر چه عطا کرد به من دلبر من افکند ز مهر سایه اندر سر من   زین پس سزد ار دست تولا بزند خورشید فلک به ریشه چادر من     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم طوفانیست در آینه پاییدنت[…]

در خدمت دوست چادری آوردم

در خدمت دوست چادری آوردم

در خدمت دوست چادری آوردم چادر   در خدمت دوست چادری آوردم وز شدت شرم آب رخ خود بردم   زیرا که سراپای مه روشن را در ظلمت ابر تیره پنهان کردم     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم طوفانیست در آینه پاییدنت را دوست می‌دارم آن شنیدم خیمه[…]

خصم تو براه خیر هرگز نرود

خصم تو براه خیر هرگز نرود

خصم تو براه خیر هرگز نرود   خصم تو براه خیر هرگز نرود از کعبه کسی به دیر هرگز نرود   من کفش تو را به پای کردم اما در کفش تو پای غیر هرگز نرود     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم طوفانیست در آینه پاییدنت را دوست[…]

از سیلی غم رخ بنفش آوردم

از سیلی غم رخ بنفش آوردم

از سیلی غم رخ بنفش آوردم کفش   از سیلی غم رخ بنفش آوردم با دل سخن از مشت و درفش آوردم   تا پای مبارک ننهد بر سر خاک از دیده برای دوست کفش آوردم     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم طوفانیست در آینه پاییدنت را دوست[…]

این تازه کله که داده دلبر ماست

این تازه کله که داده دلبر ماست

این تازه کله که داده دلبر ماست   این تازه کله که داده دلبر ماست چون هدیه دست دوست شد، افسر ماست   بوسیدم و بر فرق سرش جا دادم تا خلق بدانند که تاج سر ماست     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم طوفانیست در آینه پاییدنت را[…]

ای آنکه باوج حسن تابنده مهی

ای آنکه باوج حسن تابنده مهی

ای آنکه باوج حسن تابنده مهی کلاه   ای آنکه باوج حسن تابنده مهی باروی سفید و گیسوان سیهی   بستان ز من این کلاه و بر سر بگذار تا خلق بدانند که صاحب کلهی     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم طوفانیست در آینه پاییدنت را دوست می‌دارم[…]

زین تازه قبا که دست رنج مه ماست

زین تازه قبا که دست رنج مه ماست

زین تازه قبا که دست رنج مه ماست   زین تازه قبا که دست رنج مه ماست پیراهن دشمن به تن از غصه قباست   گیریم به چابکی و خوبی او را مانند قبای صحت اندر تن راست     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم طوفانیست در آینه پاییدنت[…]

ای گشته قبای حسن بر قد تو راست

ای گشته قبای حسن بر قد تو راست

ای گشته قبای حسن بر قد تو راست قبا   ای گشته قبای حسن بر قد تو راست قدت سروی که گلشن جان آراست   گر بر تنت این قبا به پوشی نه عجب سروی و ز برک بر تن سرو قباست     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم[…]

آن سرداری که لطف کرد آن دلبر

آن سرداری که لطف کرد آن دلبر

آن سرداری که لطف کرد آن دلبر   آن سرداری که لطف کرد آن دلبر شد زینت اندامم و پیرایه بر   تا دید فلک شمسه او را گفتا خورشید به بین زد از گریبانش سر     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم طوفانیست در آینه پاییدنت را دوست[…]

ای آنکه باقلیم وفا سرداری

ای آنکه باقلیم وفا سرداری

ای آنکه باقلیم وفا سرداری سرداری   ای آنکه باقلیم وفا سرداری همواره خمار عشق در سر داری   هر چند که شرط عاشقی پاداریست از بهر تو دوختم من این سرداری     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم طوفانیست در آینه پاییدنت را دوست می‌دارم آن شنیدم خیمه[…]

چون پیراهن ز دست محبوب آید

چون پیراهن ز دست محبوب آید

چون پیراهن ز دست محبوب آید   چون پیراهن ز دست محبوب آید زیبا و لطیف و دلکش و خوب آید   روشن شد ازو چشم و دلم پنداری پیراهن یوسف سوی یعقوب آید     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم طوفانیست در آینه پاییدنت را دوست می‌دارم آن[…]

پیراهنی از برگ سمن نازکتر

پیراهنی از برگ سمن نازکتر

پیراهنی از برگ سمن نازکتر پیراهن   پیراهنی از برگ سمن نازکتر وز لاله سرخ و نسترن نازکتر   دادم ز برایت که بپوشی آن را بر آن بدنی کز دل من نازکتر     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم طوفانیست در آینه پاییدنت را دوست می‌دارم آن شنیدم[…]

ای آنکه دلت ز هجر غمناک شده

ای آنکه دلت ز هجر غمناک شده

ای آنکه دلت ز هجر غمناک شده   ای آنکه دلت ز هجر غمناک شده وز دست دلت ناله بر افلاک شده   با این سوزن بدوزم انشاء الله آن جامه که از دست غمت چاک شده     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم طوفانیست در آینه پاییدنت را[…]

ای یار عزیز و دلبر سیمین تن

ای یار عزیز و دلبر سیمین تن

ای یار عزیز و دلبر سیمین تن سوزن   ای یار عزیز و دلبر سیمین تن دادم ز برایت ارمغانی سوزن   یعنی که جهان ز هجر رویت شب و روز چون چشمه سوزن است در دیده من     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم طوفانیست در آینه پاییدنت[…]

ای آنکه بدرگاه غمت رو کردم

ای آنکه بدرگاه غمت رو کردم

ای آنکه بدرگاه غمت رو کردم   ای آنکه بدرگاه غمت رو کردم خونها به دل رقیب بدگو کردم   بازوبندی که داده بودی ز وفا چون رقعه مهر حرز بازو کردم     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم طوفانیست در آینه پاییدنت را دوست می‌دارم آن شنیدم خیمه[…]

ای آنکه قضا رنجه ز نیروی تو شد

ای آنکه قضا رنجه ز نیروی تو شد

ای آنکه قضا رنجه ز نیروی تو شد بازوبند   ای آنکه قضا رنجه ز نیروی تو شد خورشید فلک سنگ ترازوی تو شد   سنگی که زدم بسینه از دست دلت شایسته پیرایه بازوی تو شد     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم طوفانیست در آینه پاییدنت را[…]

ای آنکه ترا پنجه شیری باشد

ای آنکه ترا پنجه شیری باشد

ای آنکه ترا پنجه شیری باشد   ای آنکه ترا پنجه شیری باشد در جنگ غمت ساز دلیری باشد   سیب تو قبول کردم اما ترسم این راست شود که سیب سیری باشد     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم طوفانیست در آینه پاییدنت را دوست می‌دارم آن شنیدم[…]

ای قد تو در گلشن جان نخل امید

ای قد تو در گلشن جان نخل امید

ای قد تو در گلشن جان نخل امید سیب   ای قد تو در گلشن جان نخل امید خطت چو بنفشه ای که در باغ دمید   دادم به حضور تو به صد روسیهی سیبی که چو رخسار تو سرخ است و سفید     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال[…]

ای آنکه به هجران تو از جان سیرم

ای آنکه به هجران تو از جان سیرم

ای آنکه به هجران تو از جان سیرم    ای آنکه به هجران تو از جان سیرم وز دوری رویت از جهان دلگیرم   از غیر تو دست بنده دستم بربست وز مهر تو خلخال بپا زنجیرم     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم طوفانیست در آینه پاییدنت را[…]

چون شد دل و جانم از نگاهی مستت

چون شد دل و جانم از نگاهی مستت

چون شد دل و جانم از نگاهی مستت دست بنده و خلخال   چون شد دل و جانم از نگاهی مستت دل شد که چو دست بند بوسد دستت   جان نیز بهم چشمی دل شد خلخال وز چشم برون آمده شد پابستت     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال[…]

تا از می عشق جرعه نوش تو شدم

تا از می عشق جرعه نوش تو شدم

تا از می عشق جرعه نوش تو شدم   تا از می عشق جرعه نوش تو شدم حیران کمال و عقل و هوش تو شدم   چون پند تو گوشواره کردم در گوش یعنی که ز جان حلقه بگوش تو شدم     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم طوفانیست[…]

زر در رهت از چهره نثار آوردم

زر در رهت از چهره نثار آوردم

زر در رهت از چهره نثار آوردم گوشواره   زر در رهت از چهره نثار آوردم گوهر ز دو چشم اشکبار آوردم   گر باد صبا رساند اندر گوشت از آه شبانه گوشوار آوردم     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم طوفانیست در آینه پاییدنت را دوست می‌دارم آن[…]

انگشتر التفاتی ایدوست رسید

انگشتر التفاتی ایدوست رسید

انگشتر التفاتی ایدوست رسید   انگشتر التفاتی ایدوست رسید ایزد نکند از تو مرا قطع امید   انگشت رضا به چشم و جانم بنهاد در حلقه بندگی شدم چون خورشید     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم طوفانیست در آینه پاییدنت را دوست می‌دارم آن شنیدم خیمه ای از[…]

ای وصل تو از ملک سلیمان خوشتر

ای وصل تو از ملک سلیمان خوشتر

ای وصل تو از ملک سلیمان خوشتر انگشتر   ای وصل تو از ملک سلیمان خوشتر دادم ز برای تو یکی انگشتر   از حلقه او حال دل من بشناس وز گوهر او لعل لب خود بنگر     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم طوفانیست در آینه پاییدنت را[…]

ای آنکه خوش است در فراقت مردن

ای آنکه خوش است در فراقت مردن

ای آنکه خوش است در فراقت مردن   ای آنکه خوش است در فراقت مردن در هجر تو چاره نیست جز غم خوردن   آن رشته حمایل تو را افکندم چون رشته مهربانیت در گردن     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم طوفانیست در آینه پاییدنت را دوست می‌دارم[…]

ای آنکه ترا چو مه شمایل باشد

ای آنکه ترا چو مه شمایل باشد

ای آنکه ترا چو مه شمایل باشد حمایل   ای آنکه ترا چو مه شمایل باشد جانم به شمایل تو مایل باشد   اندر عوض دست من این رشته زر بگذار بگردنت حمایل باشد     مطالب بیشتر در:     پیشنهاد ویژه برای مطالعه  حال دلم طوفانیست در آینه پاییدنت را دوست می‌دارم آن[…]

چینیان باک مدارید و دل آسوده شوید

چینیان باک مدارید و دل آسوده شوید – غزل25

شعر چینیان باک مدارید و دل آسوده شوید _ غزل25 _ ادیب الممالک  ایضا از زبان چین   چینیان باک مدارید و دل آسوده شوید هم به پیروزیتان باد و اقبال نوید   چین بسی لشکری بری و بحری دارد که بدیشان بتوان داشت دو صد گونه امید   سپه خشکی و دریائی ما هر[…]