دست ها مال تو بودند، بازوها مال تو بودند – جسم تهی – مارک استرند
دست ها مال تو بودند، بازوها مال تو بودند
اما تو خود آن جا نبودی.
چشم ها مال تو بودند اما بسته بودند و پلک نمی زدند
خورشید دورتاب، آن جا بود.
ماه غلتان بر شانه های سپید تپه، آن جا بود.
باد آبگیر« بردفورد » آن جا بود.
نور سبز رنگ زمستان، آن جا بود.
دهان تو آن جا بود
اما تو خود آن جا نبودی.
هر که سخن می گفت کلامش را پاسخ نبود
ابرها فرو لغزیدند و
خانه های آبکناران را در خود فرو بردند
و آب خامش بود.
مرغ های دریایی خیره مانده بودند.
دردی در کار نبود، رفته بود.
رازی در کار نبود، حرفی در کار نبود.
سایه خاکسترش را می پراکند.
نعش تو بود اما تو خود آن جا نبودی.
هوا روی پوست نعش می لرزید.
تاریکی توی چشم های نعش می لرزید.
اما تو خود آن جا نبودی.
مترجم: محمدرضا فرزاد
پیشنهاد ویژه برای مطالعه:
شعر مرا دوست بدار اندکی ولی طولانی کریستوفر مارلو
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان ناآشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آ
(حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
شعر جهان
دست ها مال تو بودند، بازوها مال تو بودند، اما تو خود آن جا نبودی
شعری که خواندیم اثر «مارک استرند» بود، استرند از «شاعران آمریکا» است. شعر بالا با سطر « دست ها مال تو بودند، بازوها مال تو بودند، اما تو خود آن جا نبودی » شروع می شود. کدام سطرِ شعر برای شما جذابیتِ بیشتری ایجاد می کند؟
دیدگاه شما درباره شعر جسم تهی مارک استرند
دیدگاهتان را درباره ی شعر جسم تهی ، این شاعر خوبِ آمريكا بنویسید. اگر ترجمه ی دیگری از این شعر سراغ دارید، آن را در بخش دیدگاهها اضافه کنید تا روی صفحه کار شود. و اگر تمایل دارید می توانید این شعر را با صدای خودتان بخوانید یا ویدیویی از آن درست کنید و در بخش دیدگاهها به اشتراک بگذارید.
- هرچه را دست میسایم – شعر تن تو - ژانویه 29, 2023
- نه، نه دوباره میگوید. نه، نه – شعور - ژانویه 25, 2023
- او در دستهایش چیزهایی دارد که باهم نمیخوانند – شعر چیزی مثل - ژانویه 25, 2023