شعر تا دل من دل به قناعت نهاد خاقانی – قصیده ۳۶
قصیده
تا دل من دل به قناعت نهاد
ملک جهان را به جهان باز داد
دفتر آز از بر من برگرفت
مصحف عزلت عوض آن نهاد
خسرو خرسندی من در ربود
تاج کیانی ز سر کیقباد
نیز فریبم ندهد طمع و جمع
نیز حجابم نشود بود و باد
تا چه کند مرد خردمند، آز
تا چه کند باشهٔ چالاک، باد
این همه هست و سبکی عمر من
رفت و مرا تجربهها اوفتاد
کافرم ار ز آدمیان دیدهام
هیچ کسی مردم و مردم نهاد
این نکت از خاطر خاقانی است
شو گهری دان که ز خورشید زاد
شعر قصیده خاقانی
البته نام اصلی این شعر «قصیده» است که توسط خاقانی، شاعر و قصیدهسرای بزرگ ما، نوشته شده. این شعر این گونه آغاز میشود: «تا دل من دل به قناعت نهاد».
از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:
خاقانی قالب: قصیده وزن شعر: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
در صورتی که در متن بالا، معنای واژهای برایتان نا آشنا میآمد، میتوانید در جعبهی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهیست که برخی واژهها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شدهاند. شما باید هستهی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیکترین پاسخ برسید. اگر واژهای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاهها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.
لیست واژهها (تعداد کل: 36,098)
آب
خانه (نِ) (اِمر.) مستراح، مبرز، مبال.
شعر تا دل من دل به قناعت نهاد اثر کیست؟
این شعر اثر خاقانی است.
- خطی مجهول دیدم در مدینه – ۷۸ - ژوئن 7, 2023
- نه معن زائده دانم نه حاتم طائی – ۷۷ - می 16, 2023
- خطی مجهول دیدم در مدینه – ۷۸ - می 16, 2023