شعر بر سرمای درون احمد شاملو

همه لرزش دست و دلم از آن بود – بر سرمای درون

  • دانلود دکلمه صوتی شعر بر سرمای درون شاملو + پخش آنلاین و متن کامل همه لرزشِ دست و دلم از آن بود با صدای احمد شاملو که عشق پناهی گردد، پروازی نه گریزگاهی گردد…

    همه لرزش دست و دلم از آن بود – بر سرمای درون

     

    همه
    لرزشِ دست و دلم
    از آن بود
    که عشق
    پناهی گردد،
    پروازی نه
    گریزگاهی گردد.

    آی عشق آی عشق
    چهره‌ی آبی‌ات پیدا نیست.

    و خنکای مرهمی
    بر شعله‌ی زخمی
    نه شورِ شعله
    بر سرمای درون.

    آی عشق آی عشق
    چهره‌ی سُرخ‌ات پیدا نیست.

    غبارِ تیره‌ی تسکینی
    بر حضورِ وَهن
    و دنجِ رهایی
    بر گریزِ حضور،
    سیاهی
    بر آرامشِ آبی
    و سبزه‌ی برگچه
    بر ارغوان

    آی عشق آی عشق
    رنگِ آشنایت
    پیدا نیست.

    ۱۳۵۱

     

     

    همه لرزشِ دست و دلم

    «شعر بر سرمای درون» که با سطر «همه لرزشِ دست و دلم » شروع می‌شود، از آلبوم ابراهیم در آتش است که شاملو با صدای زیبای خود آن را خوانده و مرتضی حنانه نیز موسیقیِ جاودانه‌ای را با آن هماهنگ کرده است. دانلود دکلمه همه لرزشِ دست و دلم در باکس زیر موجود است.

     

     

    دکلمه آی عشق آی عشق

    البته این دکلمه را بسیاری از مردم با نام «دکلمه شاملو آی عشق آی عشق چهره ی  آبی ات پیدا نیست» می‌شناسند اما همان طور که می‌دانیم نام اصلی این شعر «بر سرمای درون» است که توسط خود احمد شاملو انتخاب شده.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر دیوار ها احمد شاملو

    شعر سرچشمه احمد شاملو

    شعر کاج احمد شاملو

    نامه های احمد شاملو به آیدا

     

    همه لرزش دست و دلم

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «همه لرزشِ دست و دلم از آن بود که عشق پناهی گردد، پروازی نه گریزگاهی گردد. آی عشق آی عشق چهره‌ی آبی‌ات پیدا نیست.» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین احمد شاملو که از شاعران مهم معاصر ماست دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطرها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای احمد شاملو بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطرهای پایانی یعنی : «غبارِ تیره‌ی تسکینی بر حضورِ وَهن و دنجِ رهایی بر گریزِ حضور، سیاهی بر آرامشِ آبی و سبزه‌ی برگچه بر ارغوان آی عشق آی عشق رنگِ آشنایت پیدا نیست.» از چه سطرهایی استفاده می‌کردید؟

     

    دیدگاه شما برای بر سرمای درون

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر بر سرمای درون احمد شاملو بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    فاطمه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»