ملیحه بهارلو

می توانم در اندوه دست و پا بزنم

می توانم در اندوه دست و پا بزنم – مستی ام از آن شراب تازه بود

می توانم در اندوه دست و پا بزنم – شعر مستی ام از آن شراب تازه بود – امیلی دیکنسون   می توانم در اندوه دست و پا بزنم در همه ی برکه هایش به آن عادت کرده ام اما کوچک ترین تکان خوشی پاهایم را سست می کند و همچون مستان راهم را نمی[…]

شعر اگر بهشتی وجود داشته باشد ای. ای. کامینگز

مادرم به تنهایی صاحب آن خواهد بود – اگر بهشتی وجود داشته باشد

مادرم به تنهایی صاحب آن خواهد بود – اگر بهشتی وجود داشته باشد – ای.ای.کامینگز   اگر بهشتی وجود داشته باشد مادرم به تنهایی صاحب آن خواهد بود نه بهشتی از گل‌های رنگی و روشن نه بهشت شکننده‌ای از زنبق‌های درّه‌ای بلکه بهشتی از گل‌های سرخِ سرخ . پدرمعمیق مثل یک گل سرخ بلند مثل[…]