شعر چون اوج گرفت مهر از سرطان ملک الشعرا بهار سردسیر درکه چون اوج گرفت مهر از سرطان بگشاد تموز چون شیر دهان شد خشک به دشت آن سبزهٔ خرد شد پست به کوه آن برف کلان شد توت سپید و انگور رسید وان توت سیاه آمد به دکان شد گرم[…]
شعر ای حلقهٔ زلف تو پر شکن – تغزل ملک الشعرا بهار ای حلقهٔ زلف تو پر شکن وی نرگس مست توصف شکن از یک شکن طرهٔ دوتات بر جان و دل من دو صد شکن ای زلف تو سررشتهٔ بلا وی چشم تو سر منشاء فتن ای نور تو را[…]
شعر هر حلقه که در آن زلف دوتاست – آواز خدا ملک الشعرا بهار هر حلقه که در آن زلف دوتاست دام دگری بهر دل ماست بیماری ماست زان چشم دژم تنهایی ما زآن زلف دوتاست باز این چه بلاست؟ ای ترک پسر ای ترک پسر! باز این چه بلاست عرضم[…]