شعر خاقانی با مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)

جان-پیشکشت-سازم-اگر-پیش-من-آئی-خاقانی

جان پیشکشت سازم اگر پیش من آئی – ۲۲۳

جان پیشکشت سازم اگر پیش من آئی خاقانی – قصیده ۲۲۳ مطلع دوم جان پیشکشت سازم اگر پیش من آئی دل روی نمایت دهم ار روی نمائی   سر نعل بهای سم اسبت کنم آن روز کائی به کمین دل من ران بگشائی   دل جای تو شد، خواه روی خواه نشینی بر تو نرسد[…]

چون-صبح-دم-عید-کند-نافه-گشائی-خاقانی

چون صبح‌ دم عید کند نافه گشائی – ۲۲۲

چون صبح‌ دم عید کند نافه گشائی خاقانی – قصیده ۲۲۲ در تهنیت عید و مدح خاقان کبیر ابوالمظفر اخستان بن منوچهر بن فریدون   چون صبح‌ دم عید کند نافه گشائی بگشای سر خم که کند صبح نمائی   آن جام صدف ده که بخندد چو رخ صبح چون صبح نمود آن صدف غالیه[…]

لطف-ملک-العرش-به-من-سایه-برافکند-خاقانی

لطف ملک العرش به من سایه برافکند – ۵۶

شعر لطف ملک العرش به من سایه برافکند خاقانی – قصیده ۵۶ قصیده لطف ملک العرش به من سایه برافکند تا بر دل گم بوده مرا کرد خداوند   دل گفت له الحمد که بگذشتم از آن خوف جان گفت له الفضل که وارستم ازین بند   چون کار دلم ساخته شد ساختم از خود[…]

راه-نفسم-بسته-شد-از-آه-جگر-تاب-خاقانی

راه نفسم بسته شد از آه جگر تاب – ۲۴

شعر راه نفسم بسته شد از آه جگر تاب خاقانی – قصیده ۲۴ در تحسر و تالم از مرگ کافی افدین عمربن عثمان عموی خود گوید     راه نفسم بسته شد از آه جگر تاب کو هم نفسی تا نفسی رانم ازین باب   از هم نفسان نیست مرا روزی ازیراک در روزن من[…]