گفتی-از-شاهان-تو-را-دل-فارغ-است-خاقانی

گفتی از شاهان تو را دل فارغ است – ۱۵

  • گفتی از شاهان تو را دل فارغ است خاقانی – قطعه ۱۵

     

     

    گفتی از شاهان تو را دل فارغ است

    دل ز شاهان فارغ است آری مرا

     

    والی ری کز خراسان رفتنم

    منع کرد آن، نیست آزاری مرا

     

    گر شدن ز آن سو کسی را رخصه نیست

    رخصه بایستی شدن باری مرا

     

    من به پیران خراسان می‌شوم

    نیست با میران او کاری مرا

     

     

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    خاقانی وزن شعر: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی) قالب شعر: قطعه

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان نا آشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

     

     

    قطعه گفتی از شاهان تو را دل فارغ است اثر کیست؟

    این قطعه اثر خاقانی است.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    تینا

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *