کو-دلی-کانده-کسارم-بود-و-بس-خاقانی

کو دلی کانده کسارم بود و بس – ۱۱۴

  • کو دلی کانده کسارم بود و بس خاقانی – قصیده ۱۱۴

    در رثاء امام عز الدین ابوعمر و اسعد

     

     

    کو دلی کانده کسارم بود و بس

    از جهان زو بوده‌ام خشنود و بس

     

    مرغ دیدی کو رباید دانه را

    محنت این دل هم چنان بربود و بس

     

    من ز چرخ آبگون نان خواستم

    او جگر اجری من فرمود و بس

     

    چرخ بر من عید کرد و هر مهم

    ماه نوصاع تهی بنمود و بس

     

    من زکات استان او در قحط سال

    هم بصاعی باد می‌پیمود و بس

     

    ز آتش دولت چو در شب ز اختران

    گرمیی نادیده دیدم، دود و بس

     

    مایهٔ سلوت به غربت شد ز دست

    دل زیان افتاد و محنت سود و بس

     

    تا به تبریزم دو چیزم حاصل است

    نیم نان و آب مهران رود و بس

     

    زیر خاک آساید آن کز تخم ماست

    تخم هم در زیر خاک آسود و بس

     

    چون بروید تخم محنت‌ها کشد

    محنت داسش که سر بدرود و بس

     

    آتش از دست فلک سودم به دست

    کو به پای غم چو خاکم سود و بس

     

    عودی خاک آتشین اطلس کنم

    ز آب خونین کاین مژه پالود و بس

     

    گر چه غم فرسودهٔ دوران بدم

    مرگ عز الدین مرا فرسود و بس

     

    بر سر خاکش خجل بنشست چرخ

    نیم رو خاکی و خون آلود و بس

     

    مه به اشک از خاک راه کهکشان

    گل گرفت و خاک او اندود وبس

     

    گفتم ای چرخ این چنین چون کرده‌ای

    پس به خون ما توئی ماخوذ و بس

     

    هم ز عذر خود تظلم کرد چرخ

    کان تظلم گوش من بشنود و بس

     

    بر لباس دین طراز شرع را

    لفظ و کلکش بود تار و پود و بس

     

    مهدی دین بود لیکن چون مسیح

    بر دل بیمارم او بخشود و بس

     

    جاه و جانی بس به تمکین و حضور

    بر تن و جان من او افزود و بس

     

    گر چه در تبریز دارم دوستان

    دوستی جانی مرا او بود و بس

     

    بعد از او در خاک تبریزم چکار

    کابروی کار من او بود و بس

     

     

    شعر مطلع دوم خاقانی

    البته نام اصلی این شعر «در رثاء امام عز الدین ابوعمر و اسعد» است که توسط خاقانی، شاعر و قصیده‌سرای بزرگ ما، نوشته شده. این شعر این گونه آغاز می‌شود: «کو دلی کانده کسارم بود و بس».

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    خاقانی قالب: قصیده وزن شعر: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان نا آشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


     

     

     

    شعر کو دلی کانده کسارم بود و بس اثر کیست؟

    این شعر اثر خاقانی است.

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    تینا

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *