چو همراز شد روس با انگلیس

چو همراز شد روس با انگلیس

  • چو همراز شد روس با انگلیس

    اولتیماتوم روس به ایران و تجاوزات او در سرحدات ایران

     

    چو همراز شد روس با انگلیس

    همانند خالیگر و کاسه لیس

     

    به بستند پیمان مهر استوار

    که با هم نباشند زنهار خوار

     

    نخست از در کینه روس دژم

    به پیمان ایرانیان زد قلم

     

    بسی کار نستوده فهرست کرد

    به دربار ایران پروتست کرد

     

    وز آن پیش کز رازداران تخت

    بر او پاسخ آید گفتار سخت

     

    بدریا فرستاد فوجی گران

    به گیلان و گرگان و مازندران

     

    که شیران آن بیشه را از کنام

    برانند وزیشان نمانند نام

     

    دلیران آن بوم را بی گناه

    رود سر به دار و شود تن به چاه

     

    سپاه دگر شد ز راه ارس

    به گلزار تبریز چون خار و خس

     

    که باغ از ریاحین بپرداختند

    چمن را ز مرغان تهی ساختند

     

    شکستند درهم قد سرو بن

    نهال نو و شاخسار کهن

     

    بزرگان دین را در آن گیر و دار

    کشیدند بر دار و کشتند زار

     

    دگر ره چگویم که بیداد روس

    چها کرد از کینه در مرز طوس

     

    همانا زبان گنگ شد خامه لال

    ندارم دل گفت و تاب مقال

     

    که شد تیره از توپ دشمن فضا

    به بار علی بن موسی الرضا

     

    در آن باغ بارید باران مرگ

    ز تنها فرو ریخت سر چون تگرگ

     

    بنالید چرخ و بلرزید عرش

    زمین را بهم در نوردید فرش

     

    به مینو خبر برد روح الامین

    رسول خدا زین خبر شد غمین

     

    پیمبر بسر زد علی ناله کرد

    ز خون چشم زهرا س زمین لاله کرد

     

     

    مطالب بیشتر در:

    وزن شعر: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)

     

    قالب شعر: مثنوی

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    حال دلم طوفانیست

    در آینه پاییدنت را دوست می‌دارم

    آن شنیدم خیمه ای از شاه روس

    مردم ایران دو فرقه اند که هر یک

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    چو همراز شد روس با انگلیس

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «چو همراز شد روس با انگلیس همانند خالیگر و کاسه لیس به بستند پیمان مهر استوار که با هم نباشند زنهار خوار» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ادیب الممالک که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ادیب الممالک بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «به مینو خبر برد روح الامین رسول خدا زین خبر شد غمین پیمبر بسر زد علی ناله کرد ز خون چشم زهرا س زمین لاله کرد» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    اولتیماتوم روس به ایران و تجاوزات او در سرحدات ایران

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر اولتیماتوم روس به ایران و تجاوزات او در سرحدات ایران ادیب الممالک بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *