چون-چرخ-به-کام-یک-خردمند-نگشت

چون چرخ به کام یک خردمند نگشت – 26

  • دکلمه صوتی چون چرخ به کام یک خردمند نگشت – رباعی 26  از خیام + معنی، تحلیل و تفسیر فلسفی. خواهی تو فلک هفت شمر خواهی هشت چون باید مرد و آرزوها همه هشت.

     

    چون چرخ به کام یک خردمند نگشت
    خواهی تو فلک هفت شمر خواهی هشت

    چون باید مرد و آرزوها همه هشت
    چه مور خورد به گور و چه گرگ به دشت

     

     

    چه مور خورد به گور و چه گرگ به دشت

    در قالب رباعی ضربه‌ی اصلی شعر در مصرع آخر اتفاق می‌افتد. از ابتدا انگار به گونه‌ای شاعر می‌خواسته ما را آماده کند تا برسد به مصرع آخر، به همین دلیل همیشه سطر آخر رباعی در ذهن مخاطب خوب به یاد می‌ماند، و این شعر حکیم عمر خیام را نیز بسیاری از مردم با نام «چه مور خورد به گور و چه گرگ به دشت» می‌شناسند.

     

    از آرشیوهای مشابه دیدن کنید:

    حکیم عمر خیام قالب: رباعی وزن شعر: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)

     

    چون چرخ به کام یک خردمند نگشت صوتی

    پلیر زیر چند دکلمه ی صوتی شعر «چون چرخ به کام یک خردمند نگشت» از خیام است. این قطعه‌ها توسط زهرا بهمنی و داوود ملک زاده خوانده شده‌اند.

     

    در صورتی که در متن بالا، معنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".

     

    دیدگاه کاربران درباره‌ی چون چرخ به کام یک خردمند نگشت خیام

    محمد می گوید:
    کاش متن مقالات شمس تبریزی هم در گنجور موجود بود. هرچند کتاب منظوم نیست. شاه کلید اسرار است. داعی برای بسیاری از ابهامات پاسخ یافتم. حقا که شمس شمس منیر است و استاد حق. از همین کتاب در باره خیام میگوید:
    شیخ ابراهیم بر سخن خیام اشکال آورد، که چون رسید سرگردان چون باشد وگر نرسید سرگردانی چون باشد؟ گفتم: آری صفت حال خود می‌کند هر گوینده. او سرگردان بود، باری بر فلک می‌نهد تهمت را، باری بر بخت،… سخن‌هایی درهم و تاریک می‌گوید. مومن سرگردان نیست، مومن آن است که… بندگی می‌کند، عیان در عیان، لذتی از عین او درمی‌یابد. از مشرق تا به مغرب ملحد لا‌ گیرد و با من می‌گوید، در من هیچ ظنی درنیاید. زیرا معین می‌بینم و می‌خورم و می‌چشم. چه ظنم باشد؟… بلکه خنده‌ام گیرد. چنانکه یکی امروز بیاید چاشتگاه پیش تو، عصا گرفته به دستی، به دستی دیوار گرفته؛ پای لرزان‌لرزان می‌نهد، و آه‌آه می‌کند، که آخر نگویی که این چه واقعه است، این چه خذلا‌ن است که امروز آفتاب برنیامد…! اگر صدهزار بگویند ترا تسخر و خنده زیادت شود…
    آری دوستان صفت حال خود می‌کند هر گوینده.
    احمد می گوید:
    این رباعی اشاره داره به اینکه چطوری خدارو بپرستیم که خیلی ها
    الان خدارو بر حسب داشته هاشون میپرستن یعنی کوچکترین ضرر و زیانی
    میبینن کُفر میگن بخدا و همه چی.در صورتیکه دنیا محل گذراست.اول و آخر هرچه که داری باید گذاشت و رفت!و تورو چه غسل بدهند کفن و دفنت کنن چه بندازن بیابون گرگ بخورت.مرحوم محسوب میشوی!و اعمال است که بداد انسان میرسد.
    بهنام می گوید:
    کسی که خودش را عاقل می داند، بی عقل ترین است. شما هم نمیخاد به خودت فشار بیاری و تفسیر من در آوردی برای شعر بزاری.

    برداشت شخصی خودت رو به شعر نسبت میدی و مفهوم شعر رو نابود میکنی.

    گاویست در آسمان و نامش پروین

    یک گاو دگر نهفته در زیر زمین

    چشم خردت باز کن از روی یقین

    زیر و زبر دو گاو مشتی خر بین

     

    شعر چون چرخ به کام یک خردمند نگشت اثر کیست؟

    اثر خیام است.

     

    معنی چون چرخ به کام یک خردمند نگشت چیست؟

     

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۳ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *