پرینا دختر آخوند شہر است

پرینا دختر آخوند شہر است

  • پرینا دختر آخوند شہر است

     

    پرینا !
    دخترِ آخوندِ شهر است.
    پرینا ! ساده و خوش آب و رنگ است.

    پرینا !
    چادراش از جنس افلاک،
    بلند و
    ساده و
    صاف و
    زلال است.

    پرینا !
    آن بهارِ نازخندت،
    چو لاله ای… به آغوشِ تگرگ است.

    پرینا !
    چهره ی معصوم و ماهت،
    ستون و
    قلبِ کوه را می شکافد.

    پرینا !
    کفترآ بی آشیانه اند؛
    جوانانِ خروس طبع، مرغ گشتند.

    پرینا !
    یوزپلنگ های زمانه،
    به نازِ چشمِ تو روباه گشتند.

    خیال … !!!
    آن قاصدکِ روز و شبِ من…
    فرستادم …!! پرینا را بگوید:

    پرینا !
    دخترِ صبح، ناز کم کُن،
    شبِ خشکِ سیاهی را رها کن،
    از این مرداب پا برجا به‌درآ
    بهاران شو
    زمستان را رها کن
    بیا با مردمِ این باغ بنشین
    گُلِ رویت، به آفتاب آشنا کُن.

    پرینا !
    از حصارِ خانه تان گو،
    حصارِ خانه تان، آیا بلند است ؟!
    پرینا !
    آفتابِ آسمان گَرد،
    به بامِ خانه هاتان، پا نهاده ست !!

    پرینا !
    اهل روستاام
    ولیکن!
    حصارِ خانه مان، کوتاه و گرم است.

    پرینا !
    چند خشتی از حصارِ، بلندِ خانه تان در آب انداز.

    پرینا !
    سنگی و افسرده ای تو
    نمادِ سنتِ دیرینه ای تو؛

    پرینا !
    شب شد و بامداد برآمد،
    فروغ شو
    شاملو شو
    آشنا شو

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    Tajkhandan
    Latest posts by Tajkhandan (see all)

    2 دیدگاه برای “پرینا دختر آخوند شہر است

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»