ولیلة طال سهادی بها

ولیلة طال سهادی بها – غزل57

  • شعر ولیلة طال سهادی بها _ غزل57 _ ادیب الممالک

     

    ولیلة طال سهادی بها

    فزارنی ابلیس عندالرقاد

     

    فقال لی هل لک فی شمعة

    کیسة تطرد عنک السهاد

     

    قلت نعم قال و فی قحبة

    هندیة من اهل اکبر اباد

     

    قلت نعم قال و فی حمزة

    معصرة کانت من عهد عاد

     

    قلت نعم قال و فی لعبة

    فی وجنتیها للحیا اتقاد

     

    قلت نعم قال و فی شادن

    قد کحلت اجفانه بالسواد

     

    قلت نعم قال و فی مطرب

    اذارنا یرقص منه الجماد

     

    قلت نعم قال فنم آمنا

    یا کعبة الفسق و رکن الفساد

     

    قطعه دوم منسوب به سناء الملک است ولی من بنده در دیوان زین الدین ابو حفص عمربن مظفربن عمرالوردی الشافعی آنرا یافته ام و آن اینست

     

    بت و ابلیس اتی، بحیلة منتدبة

    فقال ما قولک فی، حشیشة منتخبة

     

    فقلت لا قال و لا، خمرة کرم مذهبة

    فقلت لا قال و لا، اغید بالبدر اشتبه

     

    فقلت لا قال و لا، ملیحة مطیعة

    فقلت لا قال و لا، آلة لهو مطربة

     

    فقلت لا قال فنم

    ما انت الا حطبة

     

    شب دوشین که تا قریب سحر

    بودمی خسته از سهاد و سپهر

     

    از پس پاس سیمین زان شب

    سر نهادم بفکر در بستر

     

    گرم چون گشت چشمم اندر خواب

    دیدم ابلیس را بخواب اندر

     

    گفت خواهی یکی فروزان شمع

    که برد خواب را سبک از سر

     

    گفتم آری بگفت لو لیکی

    ز اکبر آباد هند یا کشمر

     

    گفتم آری بگفت صاف مئی

    که بود جمشید را دختر

     

    گفتم آری بگفت دخترکی

    که رخش زد بجان شرم شرر

     

    گفتم آری بگفت شاهدکی

    که ز مژگان به دل زند خنجر

     

    گفتم آری بگفت مطربکی

    کز ترانه اش برقص نجم و شجر

     

    گفتم آری بگفت صد احسنت

    بر تو ای خشک مغز دامن تر

     

    شاد و آسوده خواب کن که توئی

    کعبه فسق را سیاه حجر

     

    چون بدین طعنه خاطرم آزرد

    خرمن غیرتم گرفت آذر

     

    جستم از هول و جستم از لاحول

    بهر دفع بلیس نفس سپر

     

    باز رفتم ز فکرت اندر خواب

    دیدم او را بصورت دیگر

     

    گفت ای یار سرخ رو خواهی

    در می سبزه چون خط دلبر

     

    گفتمش نی بگفت اگر باشد

    قدحی ز آن شراب جان پرور

     

    گفتمش نی بگفت اگر باشد

    دختری لعل پوش و سیمین بر

     

    گفتمش نی بگفت اگر باشد

    ساده نازنین چو قرص قمر

     

    گفتمش نی بگفت اگر باشد

    مطربی با دف و نی و مزمر

     

    گفتمش نی بگفت نیک بخسب

    که نه زین شاخ برگ رست و نه بر

     

    هیزم خشکی و ز زهد و ریا

    میفروشی بخلق هیزم تر

     

     

    مطالب بیشتر در:

    ادیب الممالک

     

    شعر مشروطه

     

    قالب شعر: غزل

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    باور نداشتم که چنین واگذاریم – موج خیز

    چون درخت فروردین پرشکوفه شد جانم – یک دامن گل

    ماه رمضان بنهفت آن چهره نورانی

    لمن رسم اطلال سقتهاالسحائب

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    ولیلة طال سهادی بها

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «ولیلة طال سهادی بها فزارنی ابلیس عندالرقاد فقال لی هل لک فی شمعة کیسة تطرد عنک السهاد» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ادیب الممالک که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ادیب الممالک بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «گفتمش نی بگفت نیک بخسب که نه زین شاخ برگ رست و نه بر هیزم خشکی و ز زهد و ریا میفروشی بخلق هیزم تر» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    شعر ولیلة طال سهادی بها ادیب الممالک

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر ولیلة طال سهادی بها ادیب الممالک بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *