نکن گریه که روزی این وطن تطهیر می گردد

نکن گریه که روزی این وطن تطهیر می گردد

  • نکن گریه که روزی این وطن تطهیر می گردد

    مرا بر دار می بینند و من آزاد می میرم

    مرا خاموش می یابند و من فریاد می گیرم

    خیال خامشان از وحشتی بیدار می خواند

    و من از نو سراغ از  قصه ی بیداد می گیرم

    زبانم در دهان کوچه های شهر تکثیر می گردد

    و خونم در تمام ریشه ها اکسیر می گردد

    به شهرِ جاودانی آمدم مادر، نکن گریه

    نکن گریه که روزی این وطن تطهیر می گردد

    که من با سرخی خونم جوانه می شوم آری

    برای نقطه ی پایان این غمهای تکراری

    خدا را می کنم شرمنده از این درد ناهنگام

    که عدلش را بریزد بر دل این خشم و بیزاری

    که از خون جوانان لاله می روید، صبوری کن

    مسیحی عاقبت از نور می گوید، صبوری کن

    نکن گریه، نشو نومیدبه جان آرزوهایم

    که من می بینم آزادی، تو را جوید، صبوری کن

    پروانه. شعر🦋

    • برآمده از جانم که بیقرار اندوه مادران غمگین است

    هفدهم دی ماه ۱۴۰۱

    #محمد_مهدی_کرمی #سید_محمد_حسینی #محسن_شکاری #مجیدرضا_رهنورد #جوانان_وطن #زن_زندگی_آزادی

    #پروانه #پروانه_شعر

    #مهسا_امینی
    @parvane.sher

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»

    دانلود اپلیکیشن «شعر و مهر»