نشستی بایوان ونازی ببخت

نشستی بایوان ونازی ببخت

  • نشستی بایوان ونازی ببخت

    ترجمه کلمات مزبوره بفارسی با بانوی خانقاه

     

    نشستی بایوان ونازی ببخت

    ندانی که وارون شدت تخت و بخت

     

    توئی خفته اکنون بچرم پلنک

    ندانی که بر سینه ات خورده سنگ

     

    بمغز افکنی گرمی باده را

    نداری خبر حکم شهزاده را

     

    هلا غرقه در خون شود پیکرت

    بکوبند این قلعه را بر سرت

     

    ببین یال و کوپال یحیای راد

    که جوشد چو دریا شتابد چو باد

     

    ببین هیکل میرزا عابدین

    که افتاده سنگینیش بر زمین

     

    ندانی که خرگوش بس تندخوست

    نماند دگر در درخت تو پوست

     

    بجائی که خرگوش شیری کند

    کجا شیر غران دلیری کند

     

    سرت طعمه زاغ و کرکس شود

    سرای تو جای دگر کس شود

     

    هلا در گریز اندرون کن شتاب

    که دیگر نماندت به رخ آب و تاب

     

     

    مطالب بیشتر در:

    وزن شعر: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)

     

    قالب شعر: منظومه

     

    پیشنهاد ویژه برای مطالعه 

    حال دلم طوفانیست

    در آینه پاییدنت را دوست می‌دارم

    آن شنیدم خیمه ای از شاه روس

    مردم ایران دو فرقه اند که هر یک

     

    در صورتی که در متن بالا، میاد باد آن عهد کم بندی به پای اندر نبود عنای واژه‌ای برایتان ناآشنا می‌آمد، می‌توانید در جعبه‌ی زیر، آن واژه را جستجو کنید تا معنای آن در مقابلش ظاهر شود. بدیهی‌ست که برخی واژه‌ها به همراه پسوند یا پیشوندی در متن ظاهر شده‌اند. شما باید هسته‌ی اصلیِ آن واژه را در جعبه جستجو کنید تا به نزدیک‌ترین پاسخ برسید. اگر واژه‌ای را در فرهنگ لغت پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌ها گزارش دهید. با سپاس از همکاری شما.

    جستجوی واژه

    لیست واژه‌ها (تعداد کل: 36,098)

    آ

    (حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد "۱".


    نشستی بایوان ونازی ببخت

    شعری که خواندیم به این شکل شروع شد: «نشستی بایوان ونازی ببخت ندانی که وارون شدت تخت و بخت توئی خفته اکنون بچرم پلنک ندانی که بر سینه ات خورده سنگ» آیا با این سطرها برای شروعِ این شعر موافق هستید؟ به نظر شما غیر از این شروع نیز می‌توانستیم شروعِ دیگری داشته باشیم و شعر از چیزی که حالا هست جذاب‌تر و زیباتر باشد؟ به طور یقین ادیب الممالک که از شاعران مهم دوره مشروطه است دیدگاه و دلایلِ خاص خودش را برای این شروع داشته است، به نظر شما چرا این سطر ها را برای شروع شعر انتخاب کرده؟ شما اگر جای ادیب الممالک بودید، این شعر را چگونه شروع می‌کردید؟ و به جای سطر های پایانی یعنی : «سرت طعمه زاغ و کرکس شود سرای تو جای دگر کس شود هلا در گریز اندرون کن شتاب که دیگر نماندت به رخ آب و تاب» از چه سطر هایی استفاده می‌کردید؟

    ترجمه کلمات مزبوره بفارسی با بانوی خانقاه

    دیدگاه خودتان را در بخش دیدگاه‌ها برای شعر ترجمه کلمات مزبوره بفارسی با بانوی خانقاه ادیب الممالک بنویسید. اگر از شعر لذت برده‌اید، بنویسید که چرا لذت برده‌اید و اگر لذت نبرده‌اید، دلیل آن را بنویسید.

    اگر نقد یا پیشنهادی برای سایت دارید، به گوش جان می‌شنویم.

    اگر عکس‌نوشته‌ای با این شعر درست کرده‌اید، در بخش دیدگاه‌ها اضافه کنید تا با نام خودتان منتشر شود.

    پیشنهاد می‌کنیم، این شعر را با صدای خودتان ضبط کنید و در بخش دیدگاه، فایل صدایتان را اضافه کنید تا در سایت منتشر شود.

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *