معنی گار به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ گار در گویش ها و لهجه ها.
معنی گار
معنی : جار، قریه ای به اصفهان، ایستگاه قطار راه آهن.
گار در فرهنگ فارسی
( اسم ) ایستگاه قطار راه آهن .
قریه ای در اصفهان.
گار در لغت نامه دهخدا
گار. ( اِخ ) جار. قریه ای است به اصفهان.
گار. ( فرانسوی ، اِ ) ایستگاه. توقف گاه. لنگرگاه. محل توقف و حرکت ترن و مسافرین و بارانداز. محل توقف و حرکت کشتیها و زورقها.
گار. ( پسوند ) اِفاده فاعلیت ( صیغه مبالغه ) کند وقتی که به ریشه فعل که معادل با مفرد امر حاضر است درآید :
آمرزگار:
گناه من ارنامدی در شمار
ترا نام کی بودی آمرزگار.
نظامی.
آموختگار، خواستگار، رفتگار، فریفتگار. ماندگار، نمودگار.
|| علامت نعت مفعولی : آفریدگار ( مخصوصاً در تداول عامه ): آفریدگاری در خانه نیست بمعنی آفریده ای ، احدی ، دیاری. رجوع به آفریدگار شود. || نشانه لیاقت : ماندگار، ماندنی. رفتگار، رفتنی . || مؤلف غیاث بنقل از جواهر الحروف آرد: « ( گار ) بمعنی سبب چون روزگار بمعنی سبب روز و شب و یادگار بمعنی سبب به یاد آمدن کسی » ( غیاث ). و آنندراج نیز همین قول راآورده است. و احتیاجی بدین تکلف نیست.
گار در فرهنگ عمید
یستگاه راه آهن.
به آخر بن ماضی یا مضارع بعضی از فعل ها می پیوندد و صفت می سازد: آفریدگار، آمرزگار، پروردگار، کردگار، آموزگار، سازگار، طلبگار.
گار در فرهنگ معین
[ په . ] پسوندی است که به ریشة فعل می پیوندد و افادة فاعل می کند. آموزگار (صیغة شغل )، پذیرفتگار (صفت فاعلی )، سازگار (صیغة مبالغه ).[ فر. ] (اِ. ) ایستگاه قطار راه آهن .
پیشنهاد و نظر شما برای واژه گار
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
دانلود آهنگ بعد ما شروین حاجی پور – من جاده رو برات صاف میکنم
گار در دانشنامه ویکی پدیا
گار (به فرانسوی: Gard) سی امین شهرستان فرانسه است. شهرستان گار در جنوب این کشور قرار دارد. این شهرستان زیرمجموعه ناحیه لانگدوک روسیون می باشد. مساحت این شهرستان ۵٬۸۵۳ کیلومتر مربع و جمعیت آن ۶۲۳٬۱۲۵ نفر است. این شهرستان در خلال انقلاب فرانسه بر پا گردید.
- به هر که جور نکردی نمی توانستی - ژانویه 29, 2024
- چشم مستت شوخی آغازد همی - ژانویه 29, 2024
- هزار سال رهست از تو تا مسلمانی - ژانویه 29, 2024
طلب گار یعنی چی
طلب گارش حقیقت جمله اشیا
…
سلام
« گار » در گویش محلی منطقه جیرفت به معنی نصف و نیم و فقط در شمارش روزهای کاری بویژه کارهای کشاورزی بکار میرود ، مثلاً وقتی میگوییم ( رضا پنج روز و گاری کار کرده) یعنی رضا پنج روز تمام و نصف روز کار کرده یا میگوییم سه تا گار کار کرده یعنی سه تا نصف روز کار کرده