معنی گاراژدار به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ گاراژدار در گویش ها و لهجه ها.
معنی گاراژدار
تلفظ: /gArAZdAr/
معنی: صاحب گاراژ، واگنچی، حامل مشترک.
برابر پارسی: متصدی حمل و نقل، گاراژ دار،مکاری، حامل مشترک.
گاراژدار در لغت نامه دهخدا
گاراژدار. ( نف مرکب ) دارنده گاراژ. متصدی گاراژ. کسی که مسئول حمل بار و مسافران است. رجوع به گاراژ شود.
گاراژدار در فرهنگ عمید
صاحب گاراژ.
پیشنهاد و نظر شما برای واژه گاراژدار
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
دانلود آهنگ بعد ما شروین حاجی پور – من جاده رو برات صاف میکنم
Latest posts by نگین (see all)
- به هر که جور نکردی نمی توانستی - ژانویه 29, 2024
- چشم مستت شوخی آغازد همی - ژانویه 29, 2024
- هزار سال رهست از تو تا مسلمانی - ژانویه 29, 2024