معنی چاپله به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ چاپله در گویش ها و لهجه.
معنی چاپله
معنی: بی موئی که از جرب عارض شده باشد.
چاپله در لغت نامه دهخدا
چاپله. [ ل َ / ل ِ ] ( اِ ) بی موئی که از جرب عارض شده باشد. ( ناظم الاطباء ). قَرعَه.
پیشنهاد و نظر شما برای واژه چاپله
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
گلچین اشعار عاشقانه ی فروغ فرخزاد
نامه های احمد شاملو به آیدا
نامه های نیما یوشیج
اشعار سهراب سپهری
چاپله در دانشنامه ویکی پدیا
چاپله (به لهستانی: Czaple) یک روستا در لهستان است که در گمینا تژبیل واقع شدهاست.
Latest posts by Sima (see all)
- نیمای معترض، تاویل هرمنوتیکی «کک کی» - دسامبر 16, 2022
- مقایسه تطبیقی نمود فقر در برخی اشعار - دسامبر 16, 2022
- اشتراکات ساختاری در شعر نیما و چند شاعر معاصر - دسامبر 16, 2022