معنی چاتمه

معنی چاتمه

  • معنی چاتمه به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ چاتمه در گویش ها و لهجه.

     

    معنی چاتمه

    تلفظ: /CAtme/

    معنی: چیدن تفنگ ها به شکل چاتمه


    هم قافیه چاتمه

    دلمه، نامه،ندیمه، نرمه، نصفه‌نیمه، نظامنامه، نغمه، نقدنامه، نمایش‌نامه، نیمه، واژه‌نامه، واهمه، وثیقه‌نامه، وصیت‌نامه، وقایع‌نامه.


    چاتمه در لغت نامه دهخدا

    چاتمه. [ م َ ] ( ترکی ، اِ ) چند تفنگ را صلیبی بهم پیوسته در زمین نصب کردن.
    – چاتمه قراول ؛ قراول مواظب چاتمه.
    – چاتمه گذاشتن ؛ انجام دادن عمل چاتمه.


    چاتمه در فرهنگ معین

    (مِ یا مَ ) [ تر. ] (اِ. ) وضع استوار چند تفنگ بر روی زمین بدین نحو که ته آن ها را با فاصلة کمی از هم روی زمین قرار و سر آن ها را به هم تکیه دهند تا به صورت مخروطی درآید.


    چاتمه در فرهنگ فارسی

    ( اسم ) وضع استقرار چند تفنگ بر روی زمین بدین نحو که ته آنها را با کمی فاصله از هم بروی زمین قرار و سر آنها را بهم تکیه دهند تا بصورت مخروطی در آید.


    چاتمه در فرهنگ عمید

    وضع و شکل چند تفنگ که ته آن ها را با اندکی فاصله از هم به زمین بگذارند و سر آن ها را به هم تکیه بدهند که به شکل مخروط درآید.
    * چاتمه زدن: (مصدر متعدی ) (نظامی )
    ۱. چیدن تفنگ ها به شکل چاتمه.
    ۲. (مصدر لازم ) توقف عده ای قراول در یک محل.


    چاتمه در گویش مازنی

    /chatme/ گونه ای دویدن اسب که دودست و دو پا با هم و به نوبت برداشته و به زمین نهاده شود


    پیشنهاد و نظر شما برای واژه چاتمه

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.


    پپیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر پرنده مردنی ست فروغ فرخزاد
    نامه های نیما یوشیج
    نامه های احمد شاملو به آیدا
    شعر مسافر سهراب سپهری


    چاتمه در دانشنامه آزاد فارسی

    چاتْمِه
    در اصطلاح نظامیگری به چند معنا به کار رفته است: ۱. نحوۀ قرارگرفتن چند تفنگ بر روی زمین، چنان که قنداق آن ها، با فاصله، روی زمین باشد و سر آن ها را به هم تکیه دهند تا به حالت مخروطی درآید. چاتمه، در این معنا، با اصطلاحات چاتمه فنگ و چاتمه زدن برابر است؛ ۲. جایی که تفنگ ها را روی آن به ردیف می گذارند؛ ۳. یک واحد نگهبانی مرکب از سه سرباز.

     

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *