معنی غاچ خوردگی به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ غاچ خوردگی در گویش ها و لهجه ها.
معنی غاچ خوردگی
معنی: ترکیدگی، کافتگی، شکافتگی.
غاچ خوردگی در فرهنگ فارسی
ترکیدگی، شکافتگی.
غاچ خوردگی در لغت نامه دهخدا
غاچ خوردگی: [ خوَرْ / خُر دَ / دِ ] ( حامص مرکب ) ترکیدگی، کافتگی، کفتگی، شکافتگی، کافتیدگی.
پیشنهاد و نظر شما برای معنی واژه غاچ خوردگی
در بخش دیدگاه، نظر خودتان را دربارهی این مطلب بنویسید. اگر نقصی میبینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازهای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.
پیشنهاد ویژه برای مطالعه
شعر مردم ای مردم مهدی اخوان ثالث
Latest posts by تینا (see all)
- خطی مجهول دیدم در مدینه – ۷۸ - ژوئن 7, 2023
- نه معن زائده دانم نه حاتم طائی – ۷۷ - می 16, 2023
- خطی مجهول دیدم در مدینه – ۷۸ - می 16, 2023