معنی غاتفری

معنی غاتفری چیست؟

  • معنی غاتفری به همراه کلمات هم قافیه، و برابر پارسی آن در فرهنگ لغت دهخدا، فرهنگ لغت معین، فرهنگ فارسی عمید، دانشنامه آزاد فارسی، تلفظ غاتفری در گویش ها و لهجه ها.

     


    معنی غاتفری

    معنی: هر آنچه مربوط به غاتفر است.

     


    غاتفری در فرهنگ فارسی

    ( صفت ) منسوب به غاتفر

    ۱- از مردم غاتفر. ۲- آنچه مربوط و متعلق به غاتفر است: سرو غاتفری.

     


    غاتفری در لغت نامه دهخدا

    غاتفری: [ ف َ ] ( ص نسبی ) منسوب به رأس قنطره غاتفر که محله ای است در سمرقند. رجوع به غاتفر قسمت منقول از سمعانی شود :
    سرای و باغ تو آراسته به سرو بلند
    چه سرو کاشغری و چه سرو غاتفری.
    عنصری ( از شعوری و فرهنگ خطی ).

    پری ندارد رنگ شکفته گل سرخ
    پری ندارد بالای سرو غاتفری.
    ازرقی ( از جهانگیری و شعوری و آنندراج ).

    حسین غاتفری رخت برد سوی جحیم
    امید منقطع از رحمت خدای رحیم.
    سوزنی.

    خدش به شمس باختری بر فسوس کرد
    قدش به سرو غاتفری بر مفاخره.
    سوزنی.

    – ترب غاتفری ؛ ترب یا تربچه سرخ:
    بی تو همه حریفان بی ترب و ترّه اند
    تو همچو ترب غاتفری زینت تره.
    سوزنی.

     


    غاتفری در فرهنگ عمید

    ۱- اهل غاتفر.
    ۲- تهیه شده در غاتفر: پَری ندارد رنگ شکفتهٴ گل سرخ / پَری ندارد بالای سرو غاتفری (ازرقی: ۹۳)

     


    پیشنهاد و نظر شما برای معنی واژه غاتفری

    در بخش دیدگاه، نظر خودتان را درباره‌ی این مطلب بنویسید. اگر نقصی می‌بینید، سعی کنید مطلبمان را کامل کنید. و اگر پیشنهاد تازه‌ای دارید، پیشنهادتان را اضافه کنید.

     


    پیشنهاد ویژه برای مطالعه

    شعر نام بعضی نفرات نیما یوشیج

    شعر مسافر سهراب سپهری

    نامه های احمد شاملو به آیدا

    شعر مردم ای مردم مهدی اخوان ثالث

    به مطلب امتیاز دهید!

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    تینا

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *